حج و روابط بینالملل؛ تجلی دیپلماسی دینی در میدان سیاست جهانی
مصطفی قلی زاده

در جهان پرآشوب امروز که سیاست جهانی با چالشهایی نظیر افراطگرایی، بیاعتمادی میان ملتها و افول نهادهای چندجانبهگرا مواجه است، دین بار دیگر بهمثابه عنصری اثرگذار در عرصه بینالمللی ظاهر شده است. در این میان، حج بهعنوان یکی از برجستهترین مناسک اسلامی، ظرفیتی منحصربهفرد برای پیوند زدن دیپلماسی، فرهنگ و معنویت فراهم میآورد. این آیین سالانه، نهتنها رویدادی عبادی با بار معنوی سنگین است، بلکه در مقام یک پدیده جهانی، کارکردهای نمادین، فرهنگی و سیاسی نیز دارد.
در نگاه نخست، حج صرفاً فریضهای فردی و آیینی جمعی به نظر میرسد، اما در لایههای زیرین خود، سازوکاری چندسطحی از تعاملات انسانی، فرهنگی و حتی استراتژیک را فعال میکند. حضور همزمان میلیونها مسلمان از دهها کشور جهان، حج را به یکی از بزرگترین اجتماعات فراملی بدل کرده است. این تجمع، بستر نادری برای تلاقی فرهنگها، زبانها، تجربههای زیسته و برداشتهای متنوع از اسلام فراهم میسازد. همین برخورد گسترده و مستقیم میان مردمان، شکلی از «دیپلماسی مردمی» را رقم میزند که در آن، گفتگوهای غیررسمی، مشاهده متقابل و لمس مستقیم «دیگری مسلمان» جایگزین کلیشهها و پیشداوریها میشود.
حج همچنین عرصهای است برای قدرتنمایی نرم. توانایی مدیریت این آیین بزرگ جهانی، آزمونی برای کشور میزبان است و ابزاری برای تثبیت جایگاه آن در جهان اسلام. سطح خدماترسانی، مدیریت بحران، نظم و احترام به کرامت انسانی زائران، همگی شاخصهاییاند که تصویر یک کشور را در ذهن میلیونها زائر و در افکار عمومی جهان اسلام شکل میدهند. به همین دلیل، حج نهفقط یک مناسک دینی، بلکه نماد کارآمدی سیاسی، نظم اجتماعی و حتی شایستگی تمدنی در عرصه بینالملل است.
در سطحی دیگر، حج فضایی برای همگرایی نخبگان دینی و فرهنگی جهان اسلام نیز هست. بسیاری از اندیشمندان، مراجع دینی، دانشگاهیان و فعالان مدنی از کشورهای مختلف در این آیین حضور دارند. گرچه حج محل گفتوگوهای رسمی نیست، اما امکان شکلگیری شبکههای ارتباطی غیررسمی، تبادل تجربیات فرهنگی و گاه زمینهسازی برای پروژههای فکری مشترک را فراهم میآورد. در جهانی که نهادهای اسلامی چندجانبه اغلب با ناکارآمدی یا واگرایی روبرو هستند، چنین فرصتهایی میتوانند به شکلگیری یک «افق مشترک اسلامی» کمک کنند.
نقش حج در دیپلماسی عمومی نیز قابل تأمل است. دولتها، از طریق اعزام منظم کاروانها، تأمین امنیت و سلامت زائران، و نیز پوشش رسانهای گسترده، پیامهایی آشکار و پنهان به جهان اسلام ارسال میکنند. این پیامها میتوانند حامل ارزشهایی همچون احترام به مقدسات، همبستگی دینی، یا حتی تصویری مطلوب از شیوه حکومتداری و سبک زندگی باشند. حج، به این معنا، میدان رقابتی نرم برای ساخت تصویر و نفوذ فرهنگی است؛ رقابتی که برخلاف ابزارهای سخت سیاست بینالملل، بر پایه معنا، نماد و تجربه انسانی بنا شده است.
از سوی دیگر، نباید از بعد تمدنی این مناسک غافل شد. در حالی که امت اسلامی با بحرانهای هویتی و گسستهای فرقهای مواجه است، حج یادآور آن جهانی مشترک است که بر اساس وحدت، مساوات و تسلیم در برابر امر قدسی شکل گرفته است. تجربه مشترک حضور در عرفات، طواف کعبه و اشتراک در اعمال عبادی، نهفقط نمادی از وحدت امت است، بلکه یادآور این نکته نیز هست که در پس تنوعهای فرهنگی و سیاسی، امکان بازسازی یک هویت جمعی اسلامی همچنان وجود دارد.
در نهایت، حج تجلی گویای «دیپلماسی دینی» در بستر جهانی است؛ دیپلماسیای که نهبر اساس چانهزنیهای سیاسی یا منافع ملی، بلکه بر مبنای ایمان، تجربه مشترک و معنای مقدس شکل میگیرد. در دورانی که زبان سیاست جهانی اغلب خشن، عقلانی و مبتنی بر سود است، حج زبان دیگری را پیشنهاد میکند: زبان مناسک، زبان جمع، زبان بازگشت به ریشههای مشترک. اگر جهان اسلام و دولتهای مسلمان بتوانند از این ظرفیت در جهت صلح، گفتوگو و همبستگی بهره بگیرند، حج میتواند نقشی تاریخی فراتر از یک آیین مذهبی ایفا کند؛ نقشی در بازآفرینی انسانیت در روابط بینالملل.
ارسال نظر