به گزارش اکونا پرس،

 برای مثال، در دوران سلسله چین در چین باستان، ادعا می شود که سربازان سر دشمنان مرده خود را جمع آوری می کردند و به لباس های خود گره می زدند. با این کار تصور می کردند که دشمنان خود را ترور و نابود می کنند. علیرغم این واقعیت که بریدن و شکار سر دشمنان یک تمرین بسیار غیر معمول نیست، کوچک کردن سر انسان ها تنها منحصر به سرخپوستان جیوارو اکوادور و پرو بود. با ادامه مطلب همراه باشید تا بیشتر راجع به سر کوچک شده واقعی انسان ها بدانید.

کوچک کردن سر انسان چطور انجام می گرفت؟
در قبیله جیوارو یکی از قبایل جنگل های آمازون، زمانی که جنگجویی در نبردی پیروز می شد، سر دشمن خود را به وسیله یک شی تیز از قسمت پایین گردن در جایی که استخوان V شکل جناغ سینه قرار گرفته می برید. سپس یک رشته مو یا ساقه و ریشه درختانی همچون درخت انگور را از میان دهان و لب های جمجمه عبور می دادند و به اصطلاح دهان دشمن خود را می دوختند. با این رشته موها به راحتی می توانستند سر دشمن را با خود به سمت خانه حمل کنند. زمانی که جنگجو به خانه خود باز می گشت پس از استراحت به سراغ جمجمه آمده و از قسمت پشت گردن آن را می برید. هر آنچه که درون جمجمه قرار داشت بیرون می کشید و دور می انداخت. در نهایت جمجمه کامل و بزرگ نیز از داخل سر به بیرون کشیده می شد.

چشمان دشمن بسته می شدند و دهان نیز با رد کردن نخ های کوچ و ریز بسته نگه داشته می شد. سپس برای اینکه سر کوچک شده انسان را بسازند، آن را درون دیگ بزرگی می انداختند. درون دیگ، از قبل آب را به جوش آورده بودند. سر دشمن را به مدت یک ساعت و نیم تا دو ساعت می جوشاندند. زمان بندی در این مرحله بسیار مهم بود، چرا که اگر این زمان خیلی کوتاه باشد باعث می شود که سر انسان به درستی کوچک نشود. در حالی که اگر سر کوچک شده انسان را بیش از این زمان و برای مدت طولانی در دیگ آب جوش بجوشانند، موهای روی سر نیز ریخته و دیگر از بین می رود. زمانی که سر کوچک شده انسان را از درون دیگ آب جوش بیرون می آورند، این سر به اندازه دو سوم اندازه اصلی خود تبدیل شده و یک بافت لاستیکی مانند پیدا می کند. در این مرحله نیز دوباره درون پوست تازه انسان برداشته می شد و هر آنچه که فاسد شدنی بود مانند گوشت های باقیمانده از درون پوست سر کنده شده و دور انداخته می شد.

سر کوچک شده انسان ها
بعد از این مرحله سر خشک می شد. در نتیجه در این مرحله نیز همچنان به کوچک شدن ادامه می داد. درون سر کوچک شده انسان و قسمت های حفره مانند سر را با سنگ های کوچکی که توسط آتش گرم شده اند، پر می کردند. زمانی که سری از اندازه سنگ ها کوچک تر می شد و نمی شد درون آن سنگ گذاشت، درونش را با ماسه و سنگ پر می کردند. دلیل استفاده از سنگ های داغ این بود که در زمان کوچک شدن سرها، شکل ظاهری خود را به وسیله سنگ های داغ حفظ کنند و از قیافه نیفتند! انجام این کارها، چندین روز طول می کشید. در نهایت شاخه های درختان از درون لب های سر برداشته شده و جای آن را نخ ها و ریسمان های پنبه ای می گرفت. روی پوست سر دشمن را با خاکستر سیاه می کردند و آن را روی آتش آویزان می نمودند تا در نهایت خشک و همچنان کوچک شود. زمانی که این مرحله کامل می شد، یک نخ و ریسمان از درون جمجمه سر کوچک شده انسان رد می شد و در نهایت به گردن جنگجوی مورد نظر آویخته می شد. تمام این مراحل کوچک کردن سر انسان با جشن و مراسم پایکوبی به پایان می رسید.

زمانی که مراسم جشن و پایکوبی تمام شد، سر کوچک شده انسان برای جنگجویی که آن دشمن را نابود کرده است، دیگر اهمیت خود را از دست می دهد. در واقع اصل و اهمیت ماجرا در روند و مراسم کوچک کردن سر انسان هاست و محصول نهایی آن که سری کوچک شده و عجیب از دشمن شکست خورده بود آنقدر اهمیت پیدا نمی کرد.
اولین انسان های سفید پوستی که با قبیله جیوارو ملاقات داشتند، دو ایرانی به نام های عبدالله و عیسی امیدوار بودند. این دو جهانگرد ایرانی پس از ملاقات با این قبیله با معاوضه یک پاکت نمک با سر کوچک شده انسان توانستند یکی از این سرها را دریافت کنند. هم اکنون اگر به موزه برادران امیدوار در مجموعه سعدآباد بروید می توانید سر کوچک شده انسان را ببینید.

علت کوچک کردن سر دشمنان چه بود؟
جالب این جاست که جنگجویان قبیله جیوارو به خاطر تصاحب قلمرو بیشتر به جنگ نمی رفتند بلکه به خاطر انتقام این کار را انجام می دادند. بنابراین آن ها به قبایل همسایه حمله می کردند تا انتقام خویشاوندان کشته شده خود را بگیرند. عملیات سر بریدن دشمن هم باین تفکر انجام می شد: آن ها تصور می کردند که با این کار روح فرد مقتول که توسط آن دشمن کشته شده بود، آرام می گرفت. جنگجویان جیوارو معتقد بودند که سر کوچک شده انسان از تقویت روح آن جلوگیری می کند، قدرت دشمن را از بین می برد و مانع برگشت روح برای انتقام می شود.

فروش سرهای کوچک شده واقعی از انسان
در طی قرن نوزدهم، افسانه های متعددی از سرهای کوچک شده انسان ها در قبیله جیوارو به گوش آمریکایی ها و اروپایی ها رسید. این موضوع یک بازار ناخواسته منشا گرفته از کنجکاوی را در بین افراد برای سر کوچک شده انسان ایجاد کرد. برای این افراد سر کوچک شده انسان دیگر نشانی از انتقام نبود، بلکه برای کارهای تبلیغاتی و افزایش سرمایه استفاده می کرد. هر چند امروزه دیگر کوچک کردن سر انسان توسط جامعه بشری ممنوع شده است اما این بخش از تمدن قبیله جیوارو همچنان موضوع داغی است. بسیاری از سرهای حیوانات با این شیوه کوچک شده و به فروش می رسد. با این وجود فروش سر کوچک شده انسان در کاتالوگ های مختلف دیده شده و مخفیانه ادامه می یابد.