به گزارش اکونا پرس،

از همان چند هفته پیش که ماجرای آزارجنسی دانش آموزان در مدرسه‌ای در غرب تهران سروصدا به پا کرد، مجددا در برخی محافل بحث بر سر روند نظارت بر گزینش معلمان به ویژه در مدارس خصوصی مطرح شد. گروهی مستقیما راس هرم ساختار عریض و طویل آموزشی کشور را هدف قرار دادند و برخی دیگر از نبود یک نظام صنفی کارآمد برای نظارت بر روند گزینش معلمان و کادر آموزشی سخن گفتند. برای گروه دوم، طرح یک مطالبه در الویت بود و آن بحث تشکیل نظام صنفی معلمی است. سازوکاری که به باور آنها می‌تواند مانند سایر نظام های صنفی (مهندسی، پزشکی و ... ) روند فعالیت معلمان، مشکلات و مطالبات و در عین حال تخلفات آنها را مورد رصد و پیگیری قرار دهد. موافقان تشکیل نظام صنفی معلمی بر این باورند که این ساختار حاکمیتی میتواند تحت نظارت دولت زمینه را برای سالم سازی محیط های آموزشی فراهم کند. با این حال گروهی نیز هستند که تشکیل نظام معلمی را نه تنها راه چاره نمی‌دانند بلکه رایزنی ها برای ایجاد چنین سازوکاری را مغایر با اصل آزادی انجمن ها و قدرت‌گیری نهادهای مستقل صنفی ( در حوزه معلمان و دانش آموزان) می‌دانند.

«امیدی به اثربخشی نظام معلمی نداریم»

آیا تشکیل نظام معلمی میتواند راه چاره ای برای حل مشکلات زمینه‌ای آموزش و پرورش در کشور باشد؟ این سوالی است که با توجه به ماهیت دولت ساخته این نهاد ظاهرا صنفی، برخی به آن پاسخ منفی می‌دهند. موضوع تشکیل ساختاری به نام سازمان نظام معلمی سالها پیش مطرح شد اما دولت حسن روحانی خود را مجاز دید که بر اساس قانون مدیرت خدمات کشوری که ناظر بر ایجاد سازمانهای تنظیم گر صنفی - تخصصی است به طور جدی و در قالب لایحه، دستور العملی هم برای تاسیس سازمان نظام معلمی ارائه کند. در لایحه ای که به همین منظور تدوین شده ، ماموریت سازمان نظام معلمی عبارت است از: مشارکت فعال و موثر معلمان در تحقق اهداف و اعتلای آموزش و پرورش ، توانمند سازی معلمان و سنجش نظام مند صلاحیت های تخصصی و حرفه ای و حمایت از حقوق صنفی و ارتقای منزلت اجتماعی آنان . مواردی که به گفته بسیاری از فعالان صنفی گرچه در قالب لایحه با عناوینی چون غیردولتی ،صنفی و مستقل تعریف شده اما در عمل به دلیل ماهیت دولت ساخته آن نمی‌تواند ضامن استقلال و اثربخشی نخبگان این صنف بر روند جاری در آموزش و پرورش و حواشی آن باشد. در همین رابطه مهدی بهلولی فعال صنفی و عضو کانون صنفی معلمان معتقد است حتی اگر در درون آموزش وپرورش نظام صنفی شکل بگیرد بازهم بعید است که به نخبگان این صنف اجازه داده شود که به طور مستقل در روند گزینش نقش اثرگذاری بازی کنند. بهلولی در این رابطه به خبر آنلاین می‌گوید: با توجه به حساسیت ایدئولوژیکی که نظام سیاسی کشور ما به آموزش و پرورش و شغل معلمی دارد، اگر هم در درون آموزش و پرورش،سازمان نظام معلمی شکل بگیرد احتمال این که به نهادی صوری تبدیل شود خیلی زیاد است؛ نهادی که در عمل کارکردی مفید در زمینه تمرکززدایی در آموزش و پرورش و به ویژه نظارت بر گزینش آموزگاران نخواهد داشت. یعنی خیلی بعید است که نظام سیاسی کشور، به سازمانی مستقل از معلمان،اجازه بدهد که در گزینش معلمان، نقشی جدی و اثرگذار بازی کند. پس من شخصا امید چندانی به سازمان نظام معلمی و نقش عملی آن در انتخاب معلمان ندارم.

اکنون تشکل‌های صنفی هم قدرتی ندارند

این فعال صنفی با اشاره به محدودیتهای محیطی و ساختاری نهادهای صنفی، ادامه می‌دهد: فکر نمی‌کنم تشکل ها و اتحادیه های صنفی آموزگاران در حال حاضر، توان ورود جدی و اثرگذار به این مساله را داشته باشند، طوری که گزینش آموزگاران از فیلتر آنها رد شود. بهلولی با اشاره به واقعه آزار جنسی دانش آموزان در مدرسه ای در غرب تهران، و نظارت اثربخش بر روند گزینش معلمان می‌گوید: آموزش و پرورش ما، به دلایلی چند و در حال حاضر از وجود تشکل های صنفی گسترده و نیرومند بی بهره است. بنابراین اگر به دنبال تغییر در سیستم گزینش آموزگاران هستیم که با توجه به وقایعی که هر از چندی در آموزش و پرورش رخ می دهد ( که نمونه آخرش آزار جنسی تاسف بار چند دانش آموز بود که توسط یکی از نیروهای آزاد یکی از مدرسه های پولی غرب تهران اتفاق افتاد) در حال حاضر باید به فشار افکار عمومی، از جمله فشاری که از سوی خود فرهنگیان و تشکل های صنفی و مدنی و سیاسی موجود آنها به حاکمیت وارد می کنند، حساب کرد تا در زمینه گزینش آموزگار،بر شاخص های علمی و حرفه ای نسبت به شاخص های ایدئولوژیک، تاکید بیشتری کند. به نظر من حاکمیت باید تغییر در شیوه گزینش آموزگاران را بپذیرد و به کسانی اجازه ورود به پیشه آموزگاری دهد که از نظر دارا بودن شاخص های روانی مخصوص این شغل،مشکلی نداشته باشند.

بحث ابترکردن تشک‌لهای صنفی مطرح است

جعفر ابراهیمی فعال صنفی معلمان و بازرس شورای هماهنگی تشکلهای صنفی معلمان نیز با مروری بر روند تشکل یابی گروهها و انجمنها در سالهای پس از انقلاب ، گرچه نیمه دوم دهه هفتاد را دوره ی شکل گیری نهادهایی می‌داند که همچون کانون صنفی معلمان به خاطر خصلت صنفی بودنشان بیشتر به بدنه نزدیک شدند و جایگاه قابل قبولی در بین فرهنگیان پیدا کردند اما این روند در یک دهه ی اخیر با فراز و فرودهای بسیاری همراه بوده است که عملا فعالیت مستقل نهادهای صنفی معلمان را هدف قرار داده است. ابراهیمی در این باره به خبرآنلاین میگوید: « پاسخ احمدی نژاد به این تشکل‌ها محدودیت و ممنوعیت بود اما چون جنبش معلمان پویایی و دینامیسم خود را مطالبات واقعی و عینی می‌گیرد این محدودیت کار ساز نیافتاد» با این حال به گفته این فعال صنفی، برخورد دولت روحانی با این پدیده بسیار متفاوت است . « به گونه‌ای که هم زمان هم تشکل‌ها فعال می‌شوند و هم محدودیت هایی بر سر راه فعالیت آنها ایجاد می‌کند و می‌کوشد با طرح نظام صنفی هم زمان موازی سازی را نیز انجام دهد.»

او معتقد است بحث تشکلیل نظام صنفی در اصل برای ابتر کردن تشکل های صنفی مستقل است که مطرح می‌شود.

این فعال صنفی ادامه می‌دهد: در نظام صنفی، مسئله صنفی به امر معیشت صرف و مسائل بخشنامه‌ای و بوروکراتیک کاسته می‌شود. عملاً نظام صنفی به جایی برای ارتباط دولت برای ارسال ابلاغیه به کارکنان است. در این قالب، مشارکت فعالانه دیده نمی‌شود و رابطه، یک رابطه معیوب و بالا به پایین است.

به گفته ابراهیمی، بررسی تجربه نظام صنفی ، اصناف مختلف نشان می‌دهد که این شکل از سازمان‌یابی برای طرح و پیگیری مطالبات موفق نبوده است و بیشتر کسانی که از گردانندگان چندین ساله نظام صنفی هستند از مواهب رانتی و رانت وفاداری به دولت‌ها بهره‌مند شده‌اند و نه بدنه صنف.

او با اشاره به اتفاقات رخ داده در دبیرستانی در غرب تهران می‌گوید: مدرسه نیازمند ساز و کاری است که بتواند منافع عالیه کودکان و معلمان را تامین کند. محتوای درسی ما اصلا تناسبی با نیاز کودکی ندارد و سوگیری ایدئولوژیک آن کاملا مشهود است. از سویی در حالیکه کودکان دانش آموز با انواع آسیب ها ، خشونت ، طلاق ، ازدواج زود هنگام ، اعتیاد و طرد از مدرسه و خیابانی شدن روبرو هستند، از خدمات مشاوره‌ای و مددکاری خبری نیست و تنها مشاوره محدود در پایه نهم ارایه می‌شود و کودکان با انبوهی از سوالات رها شده‌اند و مهارت زندگی در مدرسه بدست نمی آورند و از سوی دیگر دوره تربیت دبیر یک دوره بی روح و خالی از محتوای مشارکتی و خلاقانه است. در چنین شرایطی، طرح نظام معلمی برای کاستن از این بحران ها منحرف کردن قضیه است.

تشکل‌های دانش آموزی باید قدرتمند شوند

در این میان آنچه به گفته ابراهیمی نیاز آموزش و پرورش است، برداشتن موانع تشکل یابی مستقل است. بازرس کانون هماهنگی تشکل‌های صنفی معلمان ادامه می‌دهد: دولت باید با صدور پروانه فعالیت ، تشکل ها را گروگان نگیرد، اما باید توجه داشته باشیم که معلم و مدرسه تنها یک بُعد قضیه است و آموزش دانش آموز و والدین نیز بُعد دیگر ماجرا و به همان نسبت دارای اهمیت است.

او به وضعیت فرمالیته فعالیت تشکل های دانش آموزی در مدارس نیز اشاره می‌کند و می‌گوید: در حال حاضر در مدارس چندین گروه و تشکل دانش آموزی هستند که یا فرمالیته‌اند یا کارکرد آموزشی ندارند. از انجمن اسلامی تا بسیج دانش آموزی و سال‌های اخیر شورای دانش آموزی فرم‌هایی هستند که با محتوای نیازهای دانش آموزان نسبتی ندارند و در بهترین حالت ، دانش آموزان منتخب در شورا به عنوان نیروی مدیر و معاونان مدرسه عمل می کنند و نهاد موثری مانند انجمن اولیا و مربیان ماشین امضا مدیران مدارس است و وسیله‌ای که به اسم مشارکت دولت دستش را در جیب مردم می کند تا اصل 30 را به محاق ببرد.

ابراهیمی یکی از راههای برون رفت از نقاط بحرانی در روند فعالیت آموزش و پرورش را تشکل‌یابی مستقل معلمان و دانش آموزان می‌داند و می‌گوید: به نظر من وقتی تشکل ها بصورت شورایی و از پایین به بالا از شورای دبیران هر مدرسه تا شورای معلمان سراسر کشور شکل بگیرند قادر هستند به سمت نظارت درست و تحقق مطالبات معلمان و دانش آموزان حرکت کنند.