به گزارش اکونا پرس،

قصد آن نیست که پایه ی قانونی این حذف واکاوی شود چرا که بی گمان مسئولان ذیربط به سان سابق پاسخی بی ربط و البته به ظن خودشان حقوقی می دهند که باید این حذف صورت می گرفته و تا کنون هم غیرقانونی اعمال شده است. فرض که اعمال این حذف یک شبه و بی پایه هم نبوده  وحاصل تلاش های بسیاری است اما باید پذیرفت تصمیمی است که در بازه ی زمانی نامطلوبی بر پیکره نظام آموزشی وارد شده است. این یادداشت قصد دارد از ابعاد دیگر این حذف را مورد بررسی قرار دهد.

 

  • برخی معتقدند رقمی که با حذف بند سختی شغل از حقوق کارکنان کسر می گردد آن قدر نیست که این شانتاژهای خبری و اعتراضات صنفی را به دنبال داشته باشد.در برابر این باور اشتباه باید گفت فرض که رقم کسری بسیار اندک وناچیز است آنچه اعتراضات را پر رنگ کرده این است که چرا همیشه معلمان باید در کسورات دولت شریک باشند و چرا وزارت خانه های دیگر مثل آموزش و پرورش این قدر حرف شنوی از دولت ندارند که به این سرعت بدون اعتراضی اثربخش، حکم حکومتی حذف سختی شغل را اعمال کنند؟ چرا باید هر جریانی که در دولت برای ریاضت های اقتصادی مصوب می شود، اولین وزراتخانه آموزش و پرورش باشد که دانسته و نداسته به آن عمل می کند؟ بد نیست مسئولان کمی هم واقع بینانه تر از دولت حمایت کنند. تاکید می شود حمایت وهمراهی دولت، لازمه ی شعور هر شهروندی است اما در بخش مسئولیت های وزارتی ، دفاع از حقوق کارمندان بسیار مهم تر از ایجاد دل نگرانی ها و عدم حمایتهای پرسنلی است. فراموش نشود تا احقاق حق کارکنان از سوی وزراتخانه ها صورت نگیرد حمایت وزرا از دولت همنمی تواند به درستی شکل بگیرد. مگر می شود بدون همراهی کارکنان به چشم انداز و افق های روشن توسعه دست یافت؟

 

  • به نظر می رسد مسئولان وزارت آموزش و پرورش می توانستند با ادله های محکمه پسند به دفاع از سختی کار در مدارس و ادارت آموزش و پرورش بپردازند و اینکه چرا اعتراضی در این خصوص نکردند که به نتیجه برسد جای تعجب دارد و اگر هم اعتراضی داشته اند بیشتر جای تعجب است که چرا نتیجه ی لازم رانداشته است…. پر واضح است که امروزه با تغییر فرهنگ رفتاری و کرداری کودکان و نوجوانان تدریس در کلاس درس، مدیریت ومعاونت مدارس و برنامه ریزی و سیاستگذاری آموزشی در ادارت  از جمله مشاغلی است که باید برای آن نه تنها سختی کار در نظر گرفته شود بلکه فوق العاده ویژه ای خاص داشته باشد.

 

  • هرچه پیش تر می رویم دلایل کم انگیزگی دانشجو معلمان برای خدمت در آموزش و پرورش بیشتر نمایان می شود. باید حق داد و پذیرفت که آینده نگری و آینده سازی برای دانشجویی که در حال تحصیل است و آرمان خدمت اجتماعی به کشورش را دارد از هر چیز دیگری با اهمیت تر است . تصورکنید دانشجو معلمی که هر از گاهی با موجی از کم لطفی ها و ناملایمات به قشر معلم و بازنشستگان فرهنگی مواجه می شود… در این شرایط انتظار خدمت صادقانه و عاشقانه از این دانشجو انتظار بی جایی خواهد بود. باید گفت معلمان شاغل را که  مورد کم لطفی قرار داده اید اگر زحمتی نیست به معلمان آینده کشور- دانشجو معلمان- رحمی کنید و این قبیل حذفیات و کم لطفی ها را منطقی تر پاسخ دهید.

 

  • پدافند غیر عامل به مجموعه اقدامات غیر مسلحانه ای گفته می شود که موجب کاهش آسیب پذیری، تداوم فعالیت های ضروری، ارتقاء پایداری ملی و تسهیل مدیریت بحران در مقابل تهدیدها و اقدامات دشمن می شود. با این تصمیمات و مصوباتی که برای آموزش و پرورش گرفته می شود خطوط ذهنی به این خطور می کند که حقوق و رفاه معلمان موضوعیت و محور پدافند غیرعامل را برای دولت پیدا کرده است . منظور این است که دولت برای تداوم فعالیت های ضروری اقتصادی و ارتقاء پایداری ملی در نظر دارد از بخش حقوقی معلمان به عنوان پدافند غیرعامل خود در برابر فشارهای اقتصادی دشمن استفاده کند. درست است که کشور در شرایط بحرانی اقتصادی و نا برابری های جهانی است اما چرا باید فقط معلمان در شرایط سخت به کمک دولت بشتابند؟ چرا وزراتخانه های متمول دیگر این شتافتن را در کار خود ندارند؟ بی شک همه ایرانیان همراهی با دولت را در این اوضاع نابسامان قبول دارند و برآنهمت گماشته اند اما کمی لطفی است که از قشری ضعیف در دریافت های حقوقی، باز هم کسری حقوقیصورت بگیردهرچند هم ناچیز و اندک. از انصاف به دور است برای جبران کاستی های خزانه و مدیریت بحران های اقتصادی معلمان نشانه گرفته شوند. معلمان عامل اصلی و بی مثال الگوی توسعه در کشور هستند نه آنکه تاکتیکی در پدافند نرم که مشتمل بر برنامه ریزی و آماده سازی سیستم و سازمان ها برای مقابله با بحران ها ست.

 

  • نظام آموزشی خسته ایران نیاز به تحرک، پویایی، شادابی و صد البته ارتقا و توسعه دارد. اینکه چرا مسئولان به موضوع نمی پردازند جای سوال است؟ از آن بیستر این سوالاست که نه تنها قدمی برای پویای برداشته نمی شود،  بلکه هرچند وقت ریشه ای هم بر تیشه انگیزه ها زده می شود. برای تربیت نسلی روشنفکر، متعهد، آگاه، پرسشگر، توانمند، خلاق، کارآفرین ، دانش بنیان و میهن پرست نیاز به معلمانی است که بدون دغدغه ای شغلی و ملی در کلاس های درس به آموزش و یاددهی بپردازند.

 

  • سخن آخر….بدون حضور انگیزه بخش و پویای معلمان در نظام آموزشی و بدون برخورداری از حمایت های آنان در مسیر توسعه،  یقینا هیچ کشوری نمی تواند قدم از قدم برای پیشرفت وآبادانی بردارد.

 

زهرا علی اکبری | کارشناس آموزشی