به گزارش اکونا پرس،

این ها سخنان اسفندیار چهاربند، رییس مرکز نیروی انسانی آموزش و پرورش بود که اردیبهشت ماه امسال در نشستی خبری در آستانه هفته معلم ایراد شد.

چهاربند در روزهای اخیر نیز در مصاحبه با ایلنا، درباره سرانجام درخواست آموزش و پرورش از مجلس مبنی بر مستثنی کردن معلمان از قانون خدمات کشوری توضیح داد: در حال حاضر نهایی و دائمی شدن قانون خدمات کشوری و اصلاحیه‌اش در دستور کار مجلس است و ما کماکان پیگیر مساله هستیم، اما اینکه نوبت رسیدگی به آن در چه زمانی باشد، فعلا مشخص نیست.

چهاربند در پاسخ به سوال دیگری درباره قانون اداری استخدامی آموزش و پرورش که در صورت موافقت مجلس با مستثنی کردن معلمان از قانون خدمات کشوری قرار است؛ ظرف سه ماه تدوین شود، بیان کرد: کلیتی را آماده کرده‌ایم، اما منتظریم که استثنا شدن آموزش و پرورش از این قانون قطعی شود تا ما هم پیشنهاداتمان را مطرح کنیم. مبنای ما طرح طبقه‌بندی مشاغل معلمان است، یعنی باید قوانینی تدوین شود که بتواند طرح طبقه‌بندی مشاغل معلمان را پشتیبانی ‌کند و متناسب با شرایط شغل معلمان در دسته‌های مختلف به لحاظ شرایط کار، شرایط جذب، بازنشستگی، حقوق و مزایا و… تدوین شود. باید طرح طبقه‌بندی مشاغل معلمان را پایه و اساس بگذاریم و همه الزامات تحققش را در چارچوب آن قانون ببینیم.

 

 

 

 

ضعف در مدیران آمورش و پرورش است نه در قانون!

 

مهدی بهلولی، کارشناس مسائل آموزش و پرورش و عضو کانون صنفی معلمان تهران در این باره به تارنمای معلم ایرانی گفت: از زمانی که این بحث مطرح شد، فقط آقای چهاربند پیگیر این مسئله بوده و سکوت افراد دیگری از آموزش و پرورش مانند شخص وزیر و سایر معاونان مقداری سوال برانگیز است که آیا واقعا این طرح، خواست کل وزارت آموزش و پرورش است یا اینکه فقط با محوریت آقای چهاربند پیش می رود. وی افزود: این ابهام، بحث کارشناسی موضوع را نیز به چالش می کشد، زیرا اگر این تصمیم مورد حمایت همه ی مسئولان ارشد وزارت آموزش و پرورش باشد انتظار می رود سایرین نیز در این باره صحبت کنند.

این کارشناس آموزشی ادامه داد: سخنان آقای چهاربند مبهم است و دقیقا روشن نمیکند که اشکالات قانون خدمات کشوری چیست و برتری های قانون جدید استخدامی آموزش و پرورش که قرار است نوشته شود کدام است؟ به نظر من این صحبت ها نیاز به شفاف سازی بیشتر دارد.

بهلولی با متناقض دانستن صحبت های چهاربند اظهار کرد: در جایی ایشان می گوید “بسیاری از دستگاه ها توانستند وضعیت کارکنان خود را با استفاده از قانون مدیریت خدمات کشوری ارتقا دهند” حال سوال اینجاست که چرا آموزش و پرورش نتوانسته از این قانون درست استفاده کند؟ به نظر من این ضعف بیشتر به خود آموزش و پرورش برمی گردد تا قانون مدیریت خدمات کشوری. من ضعف این تبعیض ها و تفاوت ها را در قانون نمی بینم بلکه در ضعف مدیران آموزش و پرورش می بینم که نتوانستند درست از قانون استفاده کنند. چطور ممکن است از یک قانون، دستگاه هایی به خوبی استفاده کنند و آموزش و پرورش نتوانسته و حالا می خواهند به دنبال قانون دیگری برود.

عضو کانون صنفی معلمان تهران درپایان خاطرنشان کرد: اگر وزارت خانه ای بخواهد قانونی جدید با امتیازات ویژه برای خود در نظر بگیرد، به تایید مجلس برساند و اجرایش کند، زمانی می توان به آن خوش بین بود که قرینه هایی در تایید این قدرت وجود داشته باشد. اما شما دیدید در همین چند وقت اخیر، سختی کار مدیران و معلمان و حق عائله مندی زنان مجرد حذف می شود و وقتی مسئولان آموزش و پرورش توضیح می دهند می گویند دست ما نبوده، به ما ربطی نداشته و ما قدرتش را نداشتیم! من آمورش و پرورش فعلی و مسئولانش را ضعیف تر از آن می بینم که بتوانند از قانون مدیریت خدمات کشوری بیرون آمده و قانونی جدید برای استخدامی آموزش و پرورش بنویسند و به تصویب مجلس برسانند و بعد امتیازات ویژه برای آموزش و پرورش بگیرند!