به گزارش اکونا پرس،

تردیدی نیست که رفاه کارکنان و تامین آسایش روحی ، روانی آنان ازجمله فاکتورهایی است که نشان دهنده پویایی و کارآمدی دستگاههای اجرایی است و  بسیاری از صاحب نظران معتقدندکه برای بهره وری بیشتر دستگاهها در درجه ی اول باید رفاه ، امنیت و بهداشت  جسمی و روانی کارکنان تضمین شود ، تا آنان با میل و رغبت در پیشبرد اهداف دستگاه تلاش کنند و نسبت به دستگاه متبوع خود احساس تعلق خاطر کنند .

دستگاههای اجرایی هم  با وقوف به این مسئله معمولا ً تلاش می کنند تا در راستای تامین رفاه کارکنان حرکت کرده و به انحاء مختلف بستر مناسب را برای برخورداری آنان از حقوق و مزایای بیشتر فراهم کنند؛  مطلبی  که با اندک مطالعه ای در نظام پرداخت بسیاری از دستگاهها به راحتی عیان  می شود .

از طرفی در دنیای امروزی و در کشورهای توسعه یافته آموزش و پرورش اولویت اول بسیاری از کشورهاست و توجه به دغدغه های مادی و معنوی معلم در صدر فعالیت های آن کشورها قرار می گیرد و بیشترین بودجه و امکانات در این راستا هزینه می شود و شان و کرامت معلمی آن چنان در این جوامع نهادینه می شود که همه آحاد جامعه خود را مدیون معلم می دانند .

اما در کشور ما با وجودی که بیشترین تاکید نسبت به ارج نهادن به مقام شامخ معلم در متون دینی اسلامی وجود دارد این موضوع به درستی در وضع بودجه و اعتبارات در نظر گرفته نشده و تنگناهای مالی و کسری بودجه چالشی بزرگی است که در دوره های مختلف این مجموعه عریض و طویل را با مشکل مواجه کرده است.

حذف سختی کار فرهنگیان و انفعال وزارت آموزش و پرورش

معلمین هم پذیرفته اند که بسیاری از این مزایا مانند حق خوابار ، هزینه ایاب و ذهاب ، کمک هزینه تحصیلی فرزندان ، حق مسکن ، کمک هزینه لوازم التحریر دانش آموزان، پاداش مناسبت ها و اعیاد  و ....گرچه برای سایر کارکنان حق است ؛ اما برای معلمین صرفاً رویایی دست نیافتنی است و نباید به آن دل بست.

چند سالی است که بحث معاونت اقتصادی در آموزش و پرورش مطرح شده و گرچه ما نیز معتقدیم که این دستگاه بهترین ظرفیت را برای تامین منابع مالی جدید و خود اتکایی اقتصادی دارد اما هیچ گاه از این ظرفیت ها برای کمک به رفاه و آسایش معلمان استفاده نشده و این ظرفیت ها گاه و بیگاه ابزاری برای استفاده و یا گاها سوء استفاده برخی افراد برخی افراد و گروه ها با مقاصد خاص شده است .

در بیان مصادیق این مطلب باید گفت که آموزش و پرورش هر ساله مبالغ هنگفتی برای تامین تجهیزات اداری مدارس و ادارات  ، هوشمند سازی کلاس های درس، تامین منابع آموزشی و تجهیزات آزمایشگاهی ، پوشاک مدارس وهزینه ایاب و ذهاب  اردوهای راهیان نور هزینه می کند و اگر بتواند راساً در این حوزه ها سرمایه گذاری کند می تواند منابع مالی جدیدی را برای خوداتکایی این دستگاه  و کمک به رفاه و معیشت فرهنگیان تامین کند .

از طرف دیگر کمترین انتظار از آموزش و پرورش  هم این است  که تلاش کنند تا ضمن  تثبیت و حفظ قوانین مالی  گذشته ، قوانین جدیدی تدوین شود که زمینه رفاه معلمین را گسترده تر کند و آنان را از امکانات بیشتر درمانی و رفاهی بهره مند سازد . چیزی که عکس آن  مشاهده شده و مسئولین ضمن اینکه امکانات  و مزایای جدیدی به معلمین اختصاص نداده اند ، بلکه در مقابل حفظ قوانین قبلی  مانند بیمه طلایی فرهنگیان ، فوق العاده سختی کار و فوق العاده ویژه نیروهای ستادی پافشاری لازم را به عمل نیاورده اند.

در احکام جدید فرهنگیان هم در اقدامی کم سابقه  ضمن اینکه شاهد افزایش ناچیز 6 تا 11درصدی حقوق معلمان بر خلاف تورم واقعی در جامعه بودیم ؛ فوق العاده سختی کار نیروهای ستادی و عوامل اجرایی مدارس و فوق العاده ویژه کارکنان ستادی هم  حذف و یا کاهش یافت و علت را هم مصوبه دیوان عدالت اداری ذکر کردند  .

ضمن اینکه این مصوبه بنا به اذعان برخی از  نمایندگان  مجلس شورای اسلامی به هیچ عنوان پذیرفتنی نیست باید اعلام کرد که آیا آموزش و پرورش نمی توانست از این مبلغ اندک حدود 20 هزار تومانی سختی کار معلمین دفاع کند و مانع از حذف آن شود ؟

آیا آموزش و پرورش خود قائل به ضرورت اجرای این بند در احکام کارگزینی معلمین نیست ؟

آیا آموزش و پرورش تمام آراء دیوان عدالت اداری را  در راستای رفاه بیشتر معلمین ؛ اجراء کرده و تنها این رای بر زمین مانده بود ؟

آری !

دیواری کوتاه تر از آموزش و پرورش وجود ندارد که باید شاهد وقوع این اتفاق باشیم .

حقیقت تلخی است  اگر بگوییم که آن چنان وضع بر معلمین سخت شده که تعداد زیادی از آنها برای امرار معاش  به مشاغل دوم و سوم روی آورده اند .

پدیده زشتی است که یک معلم برای تامین مایحتاج زندگی خود به رانندگی در آژانس ؛ مغازه داری و کار در بنگاه های معاملات ملکی یا ..... روی آورد .

حذف سختی کار فرهنگیان و انفعال وزارت آموزش و پرورش

آیا نباید زندگی معلم  تامین شود تا او با افتخار و علاقه به حرفه خطیر  معلمی روی آورد و  به تربیت نسل آینده ساز جامعه مبادرت کند و مجبور نباشد برای تامین زندگی خود و فرزندانش به این امور مبادرت کند .

امروز هم چالش دیگری با عنوان چالش  آتش زدن حکم و فیش حقوقی معلمین در فضاهای مجازی در حال انتشار است و این اتفاق بیانگر اوج نارضایتی معلمین از ناعدالتی در نظام پرداخت هاست و باید پیام این چالش توسط دست اندرکاران تعلیم و تربیت دریافت شود و برای رفع این تبعیض و نابرابری در نظام پرداخت ها تلاش  کنند .

 گرچه نباید اجازه داد تا از نارضایتی های صنفی سوء استفاده شده و به بیراهه کشانده شود ، اما باید مسئولین آموزش و پرورش هم آگاه باشند که بهانه دست دیگران ندهند و مدافع حقوق  همکاران فرهنگی خود باشند و از حقوق حقه آنان به شایستگی دفاع کنند .

آموزش و پرورش باید سنگ صبور معلم باشد و باید هم این اعتماد را داشته باشد که کسانی هستند که با تمام وجود از حق و حقوق معلم دفاع می کنند و اجازه نمی دهند تا اجحافی در حق آنان صورت گیرد .