به گزارش اکونا پرس،

در مراسم بدرقه تیم ملی فوتبال که چند روز پیش برگزار شد، ملی پوشان که خدا پشت و پناهشان باد، به دیدار رئیس جمهور رفتند. آنها در این مراسم، پیراهن شماره ۱۲ تیم ملی را به اقای روحانی دادند تا ایشان همانگونه که تا کنون از تیم ملی حمایت کرده، به حمایت خود ادامه دهد تا اینکه تیم ملی، از نظر مقررات و مسائل مالی مشکلی نداشته باشد؛ اهدای این پیراهن، کار بسیار خوبی بود؛ اگر ایشان تاکنون پا به توپ هم نشده باشد، با این نشانه می تواند نیرویی در بازیکنان ایجاد کند که باعث می شود آنها شوت های قوی تری روانه دروازه حریف کنند.

اما امان از دل زینب معلم ها و فرهنگیان! ما بارها و بارها در همه سالها و همه زمان‌ها ناله کردیم؛ گفتیم و فریاد زدیم که به داد ما برسید؛ ما در همه زمینه ها در آموزش و پرورش نیاز به یاری داریم؛ ناله و فریاد ما فقط به خاطر حقوق کم وتبعیض آمیز نیست که اگر دولتی بتواند آنرا تامین کند شاهکاری کرده که در تاریخ خواهد ماند؛ ولی نه آن دولت و نه آن وزیر هنوز از مادر زاده نشده!

ما درد های زیادی داریم که نیاز به یک حرکت همگانی دارد تا برطرف شود. ما در مدارسی درس می‌دهیم که یا هیچ چیز ندارد ویا امکانات بسیار کمی دارد؛ در روستایی دور افتاده و اتاقی به نام کلاس و مدرسه با چندین دانش آموز با پایه های مختلف کنار هم نشسته ایم ودرس می‌دهیم و درس می خوانیم؛ ما در شهرهای بزرگ با کلاس هایی روزگار می‌گذرانیم که بین ۳۵ تا ۴۰ دانش آموز در آن نشسته اند و معلم فقط پشت میز خودش می تواند جابجا شود و هیچ تسلطی به فراگیران که چه کار می‌کنند ندارد که ببیند مشغول درس هستند یا حواس شان جای دیگری است.

ما کتاب هایی را تدریس می کنیم که از بالا برایمان و برای دانش آموزان تدوین شده و از جهان امروز بسیار دور است؛ درس هایی که پدران و مادران آنها خوانده اند و حالا فرزندانشان باید همان ها را بخوانند البته باکمی تغییر شکلی وکمی محتوا. یک معلم نمی تواند و اجازه ندارد که چیزی بیشتر از آن بگوید و بشنود وکلاس باید یکطرفه باشد و نباید قضاوت و نظری در کار باشد.

دانش آموزان هم عادت کرده اند که آموزگار تعدادی سوال به آنها بدهد و از همان بپرسد؛ اگر معلمی خواندن محتوای کتاب را از دانش آموزان بخواهد، جرمی نابخشودنی مرتکب شده است؛ مدیریت مدارس بر پایه ذهنیات مدیر مدرسه و مدیران بالاتر می‌گردد و هزار مشکل دیگر که نیاز مارا به یار دوازدهم و یار پشتیبان نشان می‌دهد.

سازمان برنامه که یار ما نیست و مصوباتش در حدی است که فقط وعده می‌دهد و ما که اکنون صد در صد از تورم عقب هستیم دیگر امیدمان از آن سازمان بریده؛ مصوبات مجلس هم که در یکی دو سال اخیر کمی به کمک ما آمده است چندان نتوانسته مشکل زندگی مارا حل کند و ما هر ماه با حقوقی که می گیریم، فقط می توانیم اندکی از بدهی های زندگی را کم کنیم که آن هم با تورم دوباره بر می‌گردد. به خدا ما نیاز به یار دوازدهم و یاران بیشتری داریم تا لا اقل بتوانیم بگوییم بعد از یک عمر کار کردن به اندازه یک فصل یک فوتبالیست درآمد داشتیم.

یار دوازدهم و یار ما فرهنگیان با هر شماره ای کجاست؟! یار ما کجاست؟! پیدا کنید یار را.