به گزارش اکونا پرس،

به نقل از پایگاه خبری جامعه خبر، در سالهای اخیر نه بهتر بگویم در 40 سال گذشته تاکنون اگر فسادی رخ داده قطعا و حتما رسانه هم در آن قصور داشته است. وقتی خبرنگار حوزه اقتصادی قبل از فساد ۳ هزارمیلیاردی و پرونده بابک زنجانی نمی دانست سوئیفت یا ال سی چیست چگونه می توانست در این مورد شفاف رصد کند؟ وقتی خبرنگار اقتصادی نمی داند شرکت شاپرک با بانک ها چه می کند؟

وقتی خبرنگار حوزه فن آوری اطلاعاتی از وضعیت سایت های قمار و شرط بندی و ارتباط آنها با بانک ها مطلع نیست. وقتی خبرنگار حوزه سلامت سند و مدرکی در مورد روغن های مایع تراریخته در دست ندارد و تولید کنندگان مواد غذایی به راحتی در تبلیغات میلیاردی در رسانه ملی مردم را تشویق به خوردن آن می کنند.

وقتی خبرنگار اقتصادی جرات نقد رئیس بانک مرکزی را ندارد و اصلا برای او اهمیتی ندارد چرا بازار ایران اینطور شده و منشا گرانی ها و دلال بازی ها کجاست نتیجه اش همین وضعیت موجود می شود. وضعیتی که رسانه بعنوان یک دلال عمل کرده و خبر فروشی می کند و خودش عامل هرج و مرج کشور و بازار می شود. نمونه اش همان سایت خبری که به دلیل التهاب بازار سکه چند سال قبل فیلتر شد.

اگر هم رسانه یا خبرنگاری باشد که توانایی و هوش و شجاعت لازم را برای انتشار این اخبار داشته باشد به او هزاران انگ و برچسب می زنند و این برچسب ها باز هم از سوی همان رسانه و خبرنگاران نان به نرخ روز خور است. نمونه آن آقای یاشار سلطانی که روزی همه او را می پرستیدند و مرحبا و آفرین داشت چون تخلف بزرگی را در دوره قالیباف رو کرد اما حالا وقتی تخلفات شهرداری اصلاح طلبان را رو می کند به او می گویند آدم درستی نیستی و حتی ناسزا هم می گویند. متاسفانه اگر خبرنگار شفاف و حرفه ای باشد رسانه و حتی دستگاه او را جاسوس می داند آن وقت توقع دارید رکن چهارم دموکراسی به درستی در ایران حرکت کند. وقتی الیاس حضرتی نماینده مردم تهران همزمان مدیرمسئول و روزنامه نگار یک رسانه مطرح است توقع می رود درد مردم را بنویسد و با مردم همراهی کند اما سودای ریاست بر حزب دارد و هر کاری غیر از نمایندگی مردم تهران را دارد چه توقعی از سایرین؟ از این آقا سوال کنید حتی اسم برخی از شهرهای استان تهران را هم بلد نیست.

روزنامه اش را ابزاری برای کارهای سیاسی و شخصی خود کرده است. وقتی آقای علیجانی نماینده مردم تهران با رای مردم شهرری و لابی سیاسی اصلاح طلبان ری وارد مجلس شورای اسلامی می شود چکار به شهرداری تهران دارد که چه کسی کدام پست بنشیند؟ وقتی علی مطهری نماینده مردم تهران و نایب رئیس مجلس شورای اسلامی در دستور کارش سفرهای درون استانی نیست و در طول ماه یکبار هم به استانداری تهران نمی آید تا از وضعیت استانی که نماینده آن است مطلع شود چه کارش با شهرداری تهران که پسرش را کدام پست به او بدهند و کی قائم مقام فلان منطقه از شهرداری تهران شود؟ وقتی آقای حسن رباطی معاون شهردار تهران از نیروهای دو آتیشه اصلاح طلب که در جلسات اصلاح طلبان شهرستان ری سینه چاک می داد که مملکت را از قالیباف و احمدی نژاد بگیرید و من می تواند گلستان کنم برای خودش یکه تاز میدان می شود و اتاق انتصابات ترتیب می دهد تا چه فردی منتسب به چه کسی را کجای شهرداری بگذارد دیگر چه توقعی از مدیران دیگر داریم؟

وقتی محمدرضا عارف فردی که مدعی اصلاح طلبی است اما شاید اصلا نتواند این واژه را بنویسد شاخه جوانان جبهه مشارکت را به زور در شهرداری تهران جا می کند تا پست بگیرند دیگرچه توقعی از کارکنان دارید؟ شاید بگوئید حرف است و چیزی شنیدید یا اینکه بازی سیاسی است. همه اینها درست اما فقط با یک تلفن یا یک بررسی شخص شهردار تهران می تواند به این حقایق پی ببرد. اینکه واقعا اتاق معاملات پست و مقام در شهرداری تهران وجود دارد؟ چه افرادی در مناطق شهرداری تهران منسوب شدند؟  

این موضوع را از آقای حقانی و سالاری هم می توانید بعنوان اعضای شورای شهر تهران جویا شوید که وضعیت دلالی پست ها در شهرداری تهران چگونه است. کار به جایی رسیده که می گویند صد رحمت به قالیباف و تیمش ... این موضوع را از وقتی که انتصاب فرزند آقای موسوی لاری مهره سوخته اصلاحات و بی تاثیرترین فرد در انتخابات شکل گرفت باید دست آقایان می آمد. چطور می شود نیرویی که حراست و بازرسی شهرداری تهران رد صلاحیت کردند یک مرتبه در فلان منطقه شهرداری تهران پست بگیرد. شاید لازم باشد تا در این مورد که شنیدم شخص آقای افشانی شهردار تهران حساسیت زیادی دارند دستگاه های نظارتی هم وارد شوند. بعنوان یک روزنامه نگار می گویم که وضعیت انتصابات و لابی در شهرداری تهران در 8 ماهه اخیر اسفناک است و باید با پشتوانه و قدرت زیادی وارد میدان شد. اگر افشانی نتواند مقابله کند و زور الیاس حضرتی و علیجانی و سایر دوستان زیاد باشد این شهردار هم باید یا استعفا دهد یا اینکه وارد بازی آقایان شود.

جالب اینکه در دعوای منتجب نیا قائم مقام حزب اعتماد ملی و الیاس حضرتی که موجب صدور بیانیه حزب با امضای منتجب نیا بود به نکته جالبی اشاره شده است. آمده است: آقای حضرتی ای‌کاش به معاملات و قرار و مدارهای پشت‌صحنه با افراد و احزاب تندرو برای رسیدن به این پیروزی و نیز ستاد تقسیم غنائم مسئولیت‌های شهرداری بین دوستان و همفکران خود یا مافیای دلّالی پُست‌ها و وعده‌هایی که در زمان دعوت به کنگره و نیز شورای مرکزی اخیر به افراد داده شده است و همچنین افرادی که به‌ناحق و بدون شرائط لازم در مسئولیت‌های گوناگون شهرداری اخیراً منصوب شده‌اند اشاره می‌فرمودید و در صورت لزوم نام افراد را همراه با سوابق و پرونده فساد مالی و اخلاقی آنها به‌اطّلاع عموم خواهیم رساند. حالا آقای افشانی اگر می خواهید خوشنام بمانید رسیدگی کرده و به مردم تهران گزارش دهید.