ثبتهای جهانی و حساسیت افکار عمومی
یک پژوهشگر میراث فرهنگی معتقد است ثبت جهانی میراث ناملموس در ایران، بهدلیل ضعف دیپلماسی میراثی، نبود دانشنامه ملی و رویکرد کمیتگرای اداری از مسیر اصلی صیانت فرهنگی خارج شده و به عامل رقابت، حساسیت اجتماعی و مناقشات بینکشوری بدل شده است.
مناقشات اخیر بر سر ثبت جهانی برخی عناصر میراث ناملموس، بار دیگر نسبت ایران با سازوکارهای یونسکو را به موضوعی بحثبرانگیز در افکار عمومی تبدیل کرده است. ثبت عناصری مانند «مینیاتور به سبک کمالالدین بهزاد» به نام افغانستان یا پروندههایی چون سمنوپزی و سرمه با مشارکت یا پیشگامی دیگر کشورها، پرسشهایی درباره کارآمدی سیاستهای میراثی ایران مطرح کرده است.
در همین زمینه، علیرضا حسنزاده، دانشیار پژوهشکده مردمشناسی پژوهشگاه میراث فرهنگی و گردشگری، معتقد است کنوانسیون میراث فرهنگی ناملموس یونسکو، ذاتاً حامل نوعی تناقض است. به گفته او، این کنوانسیون عناصر زنده، شفاهی و سیال فرهنگی را به قالبهای مکتوب و رسمی درمیآورد؛ فرایندی که ناخواسته آنها را وارد قلمرو قدرت، مالکیت نمادین و رقابت میکند.
حسنزاده با اشاره به اینکه در بسیاری از کشورها ثبت جهانی تنها یک اقدام تکمیلی است، میگوید: «در ایران بهدلیل ضعف بازنمایی بینالمللی فرهنگ و تمدن، ثبت یونسکویی به تنها مسیر دیدهشدن هویت فرهنگی تبدیل شده و همین مسئله حساسیت عمومی را تشدید کرده است.» به باور او، افکار عمومی احساس میکند دولت در صیانت عملی از میراث فرهنگی ناکام بوده و ثبت جهانی به نوعی جایگزین این خلأ شده است.
این پژوهشگر یکی از ریشههای اصلی مناقشات را ضعف دیپلماسی میراثی میداند و تأکید میکند ایران نتوانسته بهصورت فعال با کشورهای حوزه ایران فرهنگی مانند تاجیکستان، افغانستان و ازبکستان، پروندههای مشترک و چندملیتی تعریف کند؛ در حالی که کنوانسیون یونسکو، رقابت ملی را هدف قرار نداده و بر همکاری میان فرهنگهای همپیوند تأکید دارد.
از سوی دیگر، حسنزاده بوروکراتیک شدن ثبت میراث ناملموس در داخل کشور را مورد انتقاد قرار میدهد و میگوید: «ثبت جهانی بهتدریج از یک پروژه پژوهشی عمیق به یک بیلان کاری کمّی تبدیل شده و کیفیت، تداوم و کارکرد اجتماعی میراث در حاشیه قرار گرفته است.»
او همچنین هشدار میدهد که ثبت زبانها بهعنوان میراث ناملموس، از منظر نظری و گفتمانی خطاست؛ چراکه زبان ابزار انتقال میراث است، نه خودِ عنصر میراثی. به باور وی، چنین رویکردی میتواند ناخواسته به واگرایی سیاسی و هویتی دامن بزند.
این کارشناس میراث فرهنگی در پایان، تدوین دانشنامه ملی میراث ناملموس، ارتقای سواد میراثی، تقویت اقتصاد فرهنگ، ثبتهای چندملیتی و بازگشت به مفهوم صیانت پایدار را راهحل خروج از چرخه مناقشه و رقابت در ثبتهای جهانی عنوان میکند.
ارسال نظر