به نام او که هرچه بخواهد همان می شود

آقای رئیس جمهوری

اولین دغدغه جنابعالی و دولت شما و همه دولت های گذشته و حتی دولت های غربی و شرقی ،ایجاد شغل برای مردم و خصوصا نسل های جوان است.

اشتغالزایی مثل هر موضوع دیگری برای خودش ابزار و لوازم و پول و ثروت و مدیریت لازم دارد، اشتغالزایی به قولی بدون آماده کردن زیر ساخت های لازم در هیچ جای جهان امکانپذیر نبوده و نیست.

یکی از ابزارها و عوامل زیرساخت های اشتغالزایی،علاقمند کردن جامعه به کار کردن و سود بردن افراد از کارخودشان با منطق های خاص دنیای مشاغل است.

ایجاد محیط کار جذاب،دستمزدهای مناسب، بیمه، پاداش مادی و معنوی، فراهم کردن بسترلازم برای اعتماد به آینده شغلی، تضمین سال های بازنشستگی وده ها نکته دیگر، تکه های گمشده مجموعه پازل اشتغالزایی و فرهنگسازی جامعه برای کارکردن می باشد

ملتی که عاشق پیشرفت وطنش باشد،عاشق کارهم می شود و بازده کارش، صنعت پیشرفته،آموزش متعالی، رفتاراجتماعی خوب، رفاه عمومی، ارزانی ، تثبیت قیمت ها، اقتصاد سالم، شادی کودکان،سلامتی کهنسالان و لذت بردن از زندگی می شود.

اما بدون شک ملتی که فقط بدنبال تعطیلی باشد، به پیشرفت دست پیدا نمی کند و نتیجه آن شرایط تلخی است که گاهی در آمارها به آن می رسیم.

وقتی سال هاست از چند دقیقه سرانه مطالعه در کشور صحبت می کنیم و بی توجه از آن می گذریم ،نتیجه آن به چند دقیقه کار مفید در روز توسط کارگران و کارمندان می رسیم.

در بخش خصوصی به دلیل سرمایه های فردی و نظارت شخصی صاحب سرمایه، کمی وضعیت مناسبتر است، اما در بخش کارکنان دولت و سه چهار میلیون حقوق بگیر، به نظر می رسد که اگر فقط حقوق ماهانه به افراد داده شود و بسیاری از إدارات تعطیل شوند، از صرفه جویی در فضا و ساختمان و آب و برق و تلفن و گرما و سرما، مردم ودولت سود بیشتری می کنند.

آقای رییس جمهوری

موضوع تنها کم کاری و سرانه پایین تلاش و خدمت برای آمار نیست، موضوع نبودن علاقه به کار کردن است، موضوع شرایط برنامه ریزی در حوزه های کاری است، موضوع تعطیلات بیش از اندازه در تقویم سالیانه یک ملت است، موضوع تفاوت بین سازمان ها در پرداخت دستمزد و حتی تعطیلات است.

آقای رییس جمهوری

برای اینکه بدانیم در همین ۶ ماه اول سال ۱۳۹۸ چه بر ما گذشته است، من به عنوان نمونه وضعیت کاری رسانه خودمان را به عنوان یکی از صدها روزنامه کشور برای شما تعریف می کنم تا بدانید همه سازمان ها به چنین وضعیتی دچار هستند.

آقای رییس جمهوری

ما اولین شماره روزنامه را در سال جدید بعد از تعطیلات طولانی که از چند روزبه عید مانده آغاز شد، درشنبه ۱۷ فروردین  با شماره ۱۲۶۲منتشر کردیم ، واگر خدا بخواهد تا ۳۱ شهریور شماره ۱۳۷۳ را منتشر خواهیم کرد.

به عبارت دیگر از ۲۵ اسفند تا ۳۱ شهریور ۱۱۱ شماره در۱۹۱ روز منتشر کرده ایم. یعنی دقیقا ۸۰ روز از شش ماه را تعطیل بوده ایم.

۱۶ روز تعطیل رسمی و قرمز در تقویم بوده است، ۲۷ روزجمعه داشتیم که تازه روزنامه نگاران به سرکار می آیند ،۳۷ روز هم بین تعطیلی بوده است.

بدیهی است، هیچ کارخانه عظیم و هیچ سازمان و حتی بانک هم قادر نیست که درچنین شرایطی به حیات خودادامه دهد و خرج و دخل نماید و هزینه های خود را پوشش دهد.

حالاهمیشه کارکنانی هم هستند که علاوه بر ۸۰ روز تعطیلی، از مرخصی و دیر آمدن و زود رفتن هم استفاده می کنند.

آقای رییس جمهوری

۱۶ روز تعطیل رسمی را با ۲۷ روزجمعه و ۳۷ روز بین تعطیلی و۲۷روز تعطیلی پنجشنبه بسیاری از سازمان ها جمع کنیم به عدد ۱۰۷ روز می رسیم که اگر از ۱۹۱ روز کم کنید؛ چیزی نزدیک ۹۰ روز کاری داشتیم.

یعنی یک روز در میان مملکت تعطیل بوده است، حالا اگر سرانه کاری را هم به جای چند دقیقه واقعی همان دوساعت اعلام شده مرکز آمار در نظر بگیریم، یعنی میانگین کار و خدمات در ۶ ماه حدود ۱۸۰ ساعت خواهد شد که با تقسیم بر ۸ ساعت کار روزانه ،بیست و چند روز می شود،

آقای رییس جمهوری

اگر در هرسال دوماه کار واقعی صورت گیرد و ۱۰ ماه کارکنان دولت را تعطیل کنیم، بازده آن از نظر مالی برای دولت بسیار زیادتر خواهد بود و این یک فاجعه اقتصادی و نتیجه تورم کارکنان در بخش های دولتی و سنگین شدن کفه نیروهایی است که بدون برنامه ریزی و کار تعریف شده در سازمان ها و وزارتخانه ها نشسته اند و هر روز بورکراسی اداری را سخت و سخت تر می کنند و برنامه ریزان شما هم ،بر تعدادوزارتخانه ها می افزایند.

آقای رییس جمهوری

ارایه لایحه کاهش تعطیلات رسمی، تطبیق تعطیلات تقویم هجری با قمری ،توجه به روزهای بین تعطیلی و کاستن آن با ثابت کردن روزهای تعطیلی، فرهنگسازی برای علاقمندی به کاراز کودکی و توجه به سایر ابزار و عوامل در زیرساخت های اشتغالزایی ، شاید بتواند ما را از این دور باطل نجات دهد.