به گزارش اکونا پرس،

این نوشته زنانه را، مردها بخوانند...که زن‌ها مدتی از خواندن قصه دخترک شاکی و عصبی خواهند بود و شاید موقع جارو کف اتاق ها و گردگیری، دلشان بسوزد و برای دخترک اشک هم بریزند و بعد یادشان می‌رود و خوب می‌شوند...

برای مردهای این مملکت خواستم بنویسم....

دخترهای نسلِ من و نسل هایِ قبل من زیاد این جمله را شنیده اند که اگه بابا بفهمد سرت را ...!

و تا به حال هیچ مردی برای هیچ کاری اینگونه تهدید نشده...

در مورد #رومینا مثل اینکه بابا فهمیده و سرش را در خواب با داس بریده!

تجاوز و خشونت کلامی دیروز، تبدیل به قتل امروز شده، فقط همین...

دردناک‌ترین قسمت قصه آنجاست که اسم قاتل بر صدر اسامی مالکین رقه ترحیم است و اینقدر مالک است که کسی نگوید چرا؟!

اینجا تنها جایِ مالکیت مردها و #پدر رومینا، تنها مردِ دنیا نیست!

روزانه اتاق من محلی حضور مادرانی می‌شود که بخاطر مالکیت و حضانت کودکشان اشک میریزند، میسوزندو حتی میسازند!

بخاطر حق طلاق گریه و التماس می‌کنند و حتی بذل و بخشش!

بخاطر حق ارث نصف برادرهایشان،غصه میخورند و با کفش های مردانه بیشتر میدوند، 

بخاطر حق تحصیل، حق مسکن میجنگند و میجنگند....

تمام طول عمر در خانه یا بیرون از خانه کار میکنند و پس از فوت همسرشان، یک هشتم از آنچه که در هواست ارث میبرند!

و هر روز خدا، ظرف های کثیف آشپزخانه و رخت ها چرکِ سبدِ حمام، حقشان است...

خواستم بگویم، وقتی زنی برای جراحی و قطع عضو بدنش نیازمند امضای مردی است که مالکش باشد، برای خروج از کشور و صدور گذرنامه، گردنش در دفترخانه کج است و لبخند ماسیده بر لبش...

رفتار پدر رومینا عجیب نیست...

خواستم بگم جامعه پر شده از مردانی که نیازهایشان و ارضای نیازهایشان واجب است و زنان وسیله ای هستند جهت رسیدن به لذت و رفاه بیشتر.

خواستم درخواست کنم قبل از هشتگ رومینا_اشرفی به این فکر کنیم که چقدر با خلق و خوی مردانه پدرش و حس مالکیتش فاصله دارید!