چندین سال است که مدام می شنویم که اقتصاد بیمار است یا با تورم یا با رکود دست و پنجه نرم می کند سوالی که شاید اذهان را درگیر خود می کند این باشد که این وضعیت حاصل چیست و چرا ما بعد از این همه سال روی خوش ثبات اقتصادی را نمی بینیم و به تبع از نتایج آن بهره مند نمی شویم.

 چرا مشکلات اقتصادیمان حل که هیچ، کم هم که نمی شود بلکه هرروز بیشتر و بیشتر می شود مگر ما اقتصاد دان نداریم؟ مگر فرمول ها و روش های اقتصادی برای ما جواب نمی دهد؟ مگر علمی برنامه ریزی و اقدام نمی کنیم؟

 چند سال درگیر جنگ تحمیلی بودیم که به طور طبیعی ومنطقی اثرات کوتاه و بلند مدت خود را بر اقتصاد  نشان داده و می دهد ولی مگر ما برای نیل به اهداف و چشم اندازها،  برنامه های چند سال را تدوین واجرا نکرده ایم در صورتیکه بعضی از کشورها با اجرای یک یا چند برنامه توسعه از لحاظ اقتصادی و... کاملا دگرگون شدند به نوعی که از یک کشور جنگ زده به قدرت اقتصاد جهانی تبدیل شده اند.

 پس ما که اولا برنامه ریزی کرده ایم دوم نیروی مجرب و متخصص هم کم نداشته و نداریم پس چرا تا این لحظه نشده آنچه باید می شد؟ یک بررسی تحلیلی و مقایسه ای ما بین کشور عزیزمان و کشورهای اطراف از لحاظ وضعیت اقتصادی به خوبی به سهم جذب سرمایه خارجی در توسعه و متقابلا عدم جذب سرمایه خارجی در عدم پیشرفت وتوسعه را مشخص می کند .

بدون شک بین سرمایه گذاری و رشد و توسعه اقتصادی رابطه مستقیم برقرار می باشد. این سرمایه گذاری می تواند با دعوت شرکت های بزرگ چند ملیتی وبین المللی در اجرای پروژه های مشترک و یا تغییر قوانین و مقررات در جهت جذب راحتر و سریعتر سرمایه گذار و دادن مشوق های جذاب که توان رقابت  در جذبشان با دیگران را برایمان فراهم نماید ، انجام گیرد.

به عنوان مثال کشورهای حوزه خلیج فارس در این راه گوی سبقت را ربوده اند و حتی در شرایطی مترصد جذب سرمایه گذاران کشورمان نیز بوده وهستند ودر این زمینه اقدامات عملی بسیاری چه درخصوص واگذاری و یا مشارکت در ساخت ویا راه اندازی با ارایه ی مشوق های اغوا کننده اقدام نموده اند و به قول متقاضیان داخلی جهت سرمایه گذاری ما مانده ایم با یک سری  قوانین ومقررات قدیمی ودست و پا گیر.

به قول معروف سرمایه همانند پرنده ای خوش خرام است که به سرعت از محل به پرواز و در جایی دیگر فرود می آید . باید سرمایه گذار را جذب کرد و بر طبق قانون امکانات و دسترسی های مورد نیاز را برایش فراهم نمود تا او نیز بدون دغدغه ذهنی به سرمایه گذاری در موضوع مورد نظر بپردازد . جذب سرمایه گذار یک جنگ تمام عیار است و اگر فرصت را از دست بدهیم متضرر خواهیم بود.

در یک نگاه از حیث رابطه ی سرمایه گذاری و تولید می توان به دو مقوله ی سرمایه گذاری برای تولید و دوم سرمایه گذاری حین تولید اشاره کرد. موضوع اول کاملا واضح است به گونه ای که باید برای ایجاد یک تولید سرمایه گذاری کرد که قصد صحبت در این باره را فعلا ندارم و بیشتر بحثم بر روی سرمایه گذاری های انجام شده طی سالیان قبل است که در حال حاضر در چرخه ی تولید ملی وبین المللی فعالیت دارند .

 هر واحد تولیدی برای بقا ، ادامه حیات و توان رقابت با رقبا و در یک کلام تلاش برای تولید ناب نیاز به سرمایه گذاری مداوم دارد نمی توان گفت ما فلان مقدار سرمایه گذاری کردیم و تمام .

واحد صنعتی را باید آن به آن مورد تجزیه وتحلیل قرارداد و قبل از فرسودگی و یا ناکارآمدی ، ماشین آلات و قطعات مورد نیاز را جایگزین کرد . در همه صنایع خصوصا صنعت نفت و پتروشیمی این سرمایه گذاری ها باید با شدت وسرعت و چشم انداز بلند مدت تری انجام پذیرد. جذب سرمایه گذاران خارجی اعم از کارتل ها وتراست ها و شرکت های بزگ بین المللی می تواند رونق را به صنعت تزریق کند.

 ایجاد تعاملات متقابل ، شرکت در سود وزیان و یا  قرارداد های حقوقی و اقتصادی سرمایه گذاران را باید در مرحله ی اول  جذب و در مرحله ی دوم زمینه استقرار با دوام و بلند مدت آنها را فراهم نمود. سرمایه گذاری واقعی نه صوری و بر روی کاغذ می تواند زمینه اشتغال پایدار ، کاهش نقدینگی و در نهایت کاهش  تورم و ثبات بازار را به همراه داشته باشد .