به گزارش اکونا پرس،

طبق داده‌های رسمی، مصرف انرژی در ایران حدود دو برابر میانگین جهانی است؛ رقمی که نه تنها نشانگر ناکارایی زنجیره صنعتی کشور است، بلکه بیانگر تأثیر مستقیم سیاست‌های قیمت‌گذاری غیرواقعی بر رفتار تولیدکنندگان محسوب می‌شود.

نازل بودن قیمت سوخت‌های فسیلی در بخش صنعت، باعث شده شاخص‌های بهره‌وری انرژی تصویر کاذبی از وضعیت واقعی صنایع ارائه دهند. واحدهایی که در ظاهر دارای هزینه تولید پایین هستند، در واقع به سبب یارانه سنگین، بازدهی انرژی غیر‌اقتصادی دارند. این خطای آماری، سبب انحراف مدل‌های تعالی صنعتی از واقعیت شده و ابزار ارزیابی موجود نیز توان تبیین جامع این وضعیت را ندارد.

در حوزه معدن، اختلاف میان نرخ بازیابی و شاخص‌های جهانی نیز وضعیت مشابهی را ترسیم می‌کند. بسیاری از واحدهای استخراج و فرآوری با فناوری‌های قدیمی فعالیت می‌کنند؛ فرسودگی تجهیزات، اتلاف انرژی در مراحل خردایش و فرآوری، و ناهماهنگی در زنجیره ارزش، موجب شده سهم ارزش افزوده داخلی کاهش یابد. در حالی‌که صادرات مواد معدنی حدود ۳۵ درصد ارزش کل صادرات صنعتی را تشکیل می‌دهد، پایین بودن قیمت نهایی محصولات در بازار جهانی، بیانگر ضعف بهره‌وری واقعی و ناکارآمدی در تکمیل حلقه‌های ارزش است.

اکوناپرس پیش‌بینی می‌کند اصلاح قیمت‌گذاری انرژی در صنایع معدنی، هرچند در کوتاه‌مدت فشار هزینه‌ای ایجاد کند، اما در افق میان‌مدت منجر به تقویت بهره‌وری سرمایه و انرژی، بازسازی ساختار زنجیره تولید و بهبود رقابت‌پذیری صادراتی خواهد شد. مدل‌های تعالی صنعتی برای تحقق این هدف باید داده‌محور شوند و شاخص‌های محیط‌زیستی و انرژی را به‌صورت تلفیقی در نظام ارزیابی وارد کنند.

در مجموع، بازطراحی سیاست‌های انگیزشی و محدودیت‌های هوشمندانه در حوزه انرژی، شرط لازم برای شکل‌گیری بهره‌وری واقعی در صنایع ایران است. فقدان قیمت‌های واقعی و سیگنال‌های اقتصادی صحیح، نه‌تنها سیاست‌گذاری را منحرف کرده بلکه موجب انجماد در تصمیم‌گیری صنعتی شده و در نهایت نرخ رشد بهره‌وری کشور را از مسیر پایدار خارج کرده است ،وضعیتی که تنها با مدل‌های ارزیابی شفاف و تعامل بین وزارت صمت، نیرو و سازمان بهره‌وری قابل اصلاح خواهد بود.