ن و القلم و ما یسطرون

باز ۱۷ مرداد دیگری از راه رسید و برخی اشغالگران بی کفایت مناصب مدیریتی و دولتی، نوشابه ها را برای باز کردن به خبرنگاران آماده کرده اند ولی امسال برخلاف سال‌های پیش که همیشه با ذکر خاطره ای از این روز، به همکارانم تبریک و تهنیت می گفتم، تصمیم گرفتم امسال با شیوه ایی متفاوت تر این روز را گرامی بدارم و خدمت همکاران عزیزم تبریک عرض کنم؛

خبر آن نیست که من در طلب نان بنگارم

از بحر تحریرحقیقت به سودای جنون خبرنگارم

ضمن تقدیم این بیت به تمامی همکاران خبرنگارم، روز خبرنگار را به مجنونین این عرصه سراسر ریسک و خطر، تبریک و تهنیت عرض میکنم حالا شاید برخی دوستان در ذهن‌شان سوال شود چرا مجنونین؟!

بزرگواری فرمود: معلمی عشق است.

تفسیر کردند که معلم چون شمع می سوزد تا نور و گرما دهد و تفسیرهای زیادی که نشان از عاشقی برای پایداری در شغل معلمی دارد را گفتند و نوشتند.

امروز بعنوان یک خبرنگار خدمت شما عرض می کنم تا دلتان بخواهد تاوان فعالیت های خبری را تا به امروز پس داده ام بدون اینکه انتظار نون و آبی از این به اصطلاح شغل داشته باشم، با اجازه پیشکسوتان عرصه خبر در تفسیر خبرنگاری که متاسفانه شغل هم در ایران محسوب نمی شود، نظر خودم را اینگونه بیان می کنم:

اگر معلمی عشق است، خبرنگاری جنون است و فقط یک مجنون می تواند در چنین عرصه ای طاقت بیاورد زیرا خبرنگار به مثابه مداد چوبی که بواسطه گرمای درد و داغ مردم آتش گرفته می ماند ولی همچنان که می سوزد و گرما و نور می دهد، از حقایق می نگارد و از تازیانه و دستبند و حبس و تحریم رزق و حتی وحشتناک ترین تهدیداتی که برخی آقایان به ظاهر مسوول و مدیر علیه اش می کنند یا بواسطه توصیه های درگوشی به برخی جاها ساقط الحیاتش می کنند ترسی ندارد و مجنون وار از حقیقت ها می نگارد؛

اعتراف می کنم در زندگی، ۲ آرزو بیشتر ندارم و از خدا طلب می کنم که اگر قرار است روزی چراغ عمر مرا خاموش کند حداقل در یکی از این دو روز که برای من حرمت خاصی دارند این لطف را در حق من عنایت کند؛ یا در روز عاشورا که حقیقتا عمریست مجنون حسین (ع) و حریت و راهی که انتخاب کرد، هستم و یا روز خبرنگار که روز عاشقان بی ادعاست و واقعا از سر جنون و علیرغم دریافت هدایای ارزشمندی از قبیل دستبند و بازداشت و حبس و شکایت های مکرر و تحقیر و تحریم روزی و تبعید و .... در این روز از برخی حضرات اشغالگر مناصب دولتی و مدیریتی، مجنون وار حقایق را می نویسند این حقیر بعداز گذشت قریب به ۱۸ سال فعالیت در این عرصه، با افتخار و همچون عشق مجنون عاشق پیشه به لیلی یا فرهاد کوه کن به شیرین با صدایی رساتر از همیشه فریاد می زنم:

 من یک خبرنگارم.

خبر آن نیست که من در طلب نان بنگارم

از بحر تحریر حقیقت به سودای جنون خبرنگارم

در پایان مجددا این روز را محضر همه همکاران عزیزم تبریک و تهنیت عرض می کنم و امیدوارم استوار و با عشقی فراتر از جنون در این عرصه باپرجا و پایدارتر به فعالیت خود که نگارش حقایق است، ادامه دهند

روزگارتان شاد؛ افکارتان پاینده باد.

#علیمصطفیزادگان

پانزدهم مرداد یک هزاروسیصدونودونه یعنی دو روز مانده به روز خبرنگار مطابق تقویم شمسی.