به گزارش اکونا پرس،

به نقل از روابط عمومی بیمه دانا، آقای حسین حسینی با نگارش مقاله‌ای در حوزه عرضه خدمات بیمه‌ای در عصر نوظهورها اظهار داشت: تسلط انبوه اطلاعات بر تمامی ارکان تصمیم‌گیری‌های خرد و کلان به گونه‌ای رقم خورد که از یک نیاز محدود به یک الزام حیاتی (Vital) تبدیل گردید. فراگیری و غلبه این غول قرن، از بخش خدمات با سرعت بی نظیری، سایر بخش های اقتصادی و اجتماعی را در نوردید و ماهیت و فضای مبادلات را به طور معناداری تغییر داد.

مشروح مقاله قائم مقام بیمه دانا به شرح زیر است:

دومین تحول بزرگ مربوط به پاندمی کرونا است که تغییرات متنوع و متکثری را در حوزه های مختلف فردی و اجتماعی به همراه داشته و به نظر می رسد بسیاری از این تغییرات، نهادینه شده و در آینده تداوم خواهد داشت. کرونا علاوه بر تغییر فضای کسب و کار، ادراکات و رفتارهای افراد را نیز دستخوش تحولات اساسی نمود به طوری که سبک زندگی افراد و هنجارهای اجتماعی و ارزشی آن ها در تعیین اولویت ها و نیازهای اساسی تغییر کرده است. ایجاد فاصله اجتماعی، ضرورت بهداشت فردی و سایر الزامات پیشگیرانه، سلامت و ایمنی را به یک سطح بالاتر در هرم مازلو ارتقاء داده است.

گرچه "پیشگیری" در صنعت بیمه به عنوان یک اصل بنیادی در نظر گرفته نمی شود ولی فضای جدید ترسیم یافته ناشی از شیوع ویروس کرونا، ظرفیت های قابل اعتنایی را برای صنعت بیمه ایجاد کرده است. شرکت های بیمه می توانند با برنامه ریزی های راهبردی، حداکثر بهره مندی را از این فرهنگ غالب و نهادینه شده در بین اکثر مردم، داشته باشند. بر این اساس و با عنایت به تغییر اولویت نیازهای مردم به ضرورت پیشگیری که ظرفیت گسترده ای را برای ارائه خدمات بیمه ای ایجاد کرده، شرکت های بیمه نیازمند تبیین 3 مساله اصلی به شرح زیر خواهند بود:

1-     چطور باید از این ظرفیت ایجاد شده استفاده شود؟

2-     چگونه باید ظرفیت های آتی بالقوه توسعه داده شود؟

3-     فرآیند ظرفیت سازی در دوره تکامل چگونه خواهد بود؟

بدین منظور ۲ مسئله مهم و محوری زیر که بنیان تحول مذکور را رقم می زند باید بررسی گردد:

1-     تغییر در مدل کسب و کار

2-     توانمند سازی سرمایه انسانی

تغییر در مدل کسب و کار

 مدل‌های کسب و کار به دنبال تحول دیجیتال و نیز پاندمی کرونا، تغییرات عظیمی را در پی داشته است. تغییر در مدل های کسب و کار به شرکت‌های بیمه اجازه می‌دهد تا بتوانند از فرصت‌های حاصل از توسعه و ترویج فناوری و تغییرات ناشی از آن در جوامع بشری استفاده کرده و از آنها در راستای استراتژی‌ها و اولویت‌های خود بهره بگیرند. تحولات بنیادی فوق الذکر، در واقع فضا و ظرفیت مناسبی را برای خلق مجدد کسب و کار ایجاد می کند و فراتر از فناوری های نوین، نسبت به بازتعریف و بازطراحی استراتژی‌های کسب و کار و دامنه نفوذ این تغییرات تا حد تغییر در فرهنگ سازمانی پیش می‌رود.

برای موفقیت در دنیای امروز به دنبال پیدایش پاندمی و عصر دیجیتالی، نگاه کسب و کار به فناوری نباید صرفا بعنوان بخشی از واحدهای سازمانی و یا یک کارکرد سازمانی باشد بلکه بکارگیری فناوری اطلاعات باید به یک توانمندی استراتژیک تبدیل شود. به عنوان مثال با توجه به پاندمی جدید و همچنین تحولات دیجیتالی، خدمات بهداشتی و درمانی به ‌سوی شخصی‌سازی مراقبت های درمانی با محوریت بهبود سلامت افراد پیش می‌رود و در نتیجه مدل کسب و کار خدمات بیمه ای در این حوزه، معطوف به این تغییر بنیادی باید باشد تا بخش عمده ای از این فرآیند جدید را پشتیبانی نماید.

بنابراین تغییر در مدل ارائه خدمات بیمه ای باید مبتنی بر توسعه فضای کسب وکار دیجیتالی و تأکید بر توانمندی های ریشه دار و برندینگ شرکت های بیمه بوده تا علاوه بر بهره مندی حداکثری از ظرفیت های موجود، توسعه ظرفیت های آتی و در نهایت ظرفیت سازی در دوره تکامل را به ارمغان آورد.

 

تواندمند سازی سرمایه انسانی

مبنا و زیر ساخت اصلی توانمندسازی سرمایه انسانی تغییر فرهنگ سازمانی است. سیرتحولات تاریخی سرمایه انسانی در علم اقتصاد، به ویژه در مدل‌های رشد و توسعه اقتصادی، مبین نوعی فرآیند تکاملی معطوف به تحولات فن آورانه در عصر جدید است که وابستگی مسیر را به صورت معناداری تغییر داده و اهمیت انسان را در تحولات چشمگیر کنونی به سطح بالایی از ارزش و جایگاه تعیین کنندگی رسانده که در ادبیات جدید از آن به عنوان استعداد انسانی نام برده می‌شود. بنابراین نوع بشر هم منشاء تحول و هم عامل بحران‌های معطوف به تحولات می‌باشد که البته هدف اصلی در این مسیر، تحول آفرینی و نه بحران‌زایی است. بحران‌های عصر جدید حاصل اصل عدم قطعیت و عدم توانایی در پیش‌بینی پذیری پدیده‌های مدرن است که ریسک‌های نوظهور بخشی از این جریان می‌باشد. توانمندسازی سرمایه انسانی از منظر مواجهه با ریسک‌های نوظهور همبستگی معناداری با ایجاد و توسعه نسل جدید سرمایه انسانی در بستر تحول دیجیتال دارد که در این میان رویکردهای حاکم بر تحول آفرینی از منشاء استعدادهای انسانی، نقش تعیین کننده ای دارد.

توانمندسازی سرمایه انسانی باید معطوف به توسعه و تکامل نسل‌های جدید از بستر تحول دیجیتال و بهره‌مندی از ظرفیت انبوه اطلاعات صورت پذیرد. یکی از زیر ساخت‌های اصلی برای توانمندسازی سرمایه انسانی با توجه به تغییراتی که در الگوی رفتاری افراد به وجود می‌آید استفاده از بیگ دیتاها است.

سرمایه انسانی توانمند رکن اصلی تحلیل و پردازش این حجم عظیم اطلاعات برای مدل سازی و پیش بینی الگوی رفتاری افراد است که بر اساس آن بتوان نیازهای جدید افراد را شناسایی نمود تا با اتکای به مدل کسب و کار نوین، محصولات و خدمات جدید بیمه‌ای را ارائه کرد.

بخش بیمه به طور سنتی برای اخذ تصمیمات تاکتیکی و عملیاتی دربارۀ این که کدام مشتریان را هدف قرار دهد، چطور قیمت ریسک را تعیین کند، چطور زیان‌ها را برآوردکند و ... از داده‌های داخلی در یک قالب ساخت‌مند بهره می‌برد. با این حال، این صنعت در دهۀ آینده از حجم زیادی دادۀ آنی به ‌دست آمده از حسگرها، داده‌های ساخت‌ نایافتۀ حاصل از شبکه‌های اجتماعی و داده‌های چندرسانه‌ای مثل متن، صوت و تصویر استفادۀ بیشتری خواهد کرد. با تحول شگردهای پیچیدۀ هوش مصنوعی، بیمه‌گران می‌توانند از این داده‌های ساخت ‌نایافته برای تصمیمات استراتژیک آینده‌نگرانه استفاده کنند؛ تصمیماتی مثل این که کدام محصول یا راهکار با توجه به وضعیت حال و آیندۀ یک مشتری برای او از همه مناسب‌تر است و چه ‌وقت و چگونه باید تجربۀ مشتری را مدیریت کرد تا نرخ نگه داشت سودآورترین مشتریان ارتقا یابد. بیمه‌گران می‌توانند مزیت رقابتی قابل توجهی را با استفاده از «ابر‌داده‌های» آنی و شیوه‌های پیشرفتۀ شبیه‌سازی آینده‌نگرانه برای خود ایجاد کنند.

تغییر مدل کسب و کار و توانمندسازی سرمایه انسانی در بستر تحولات فوق الاشاره، می تواند ظرفیت‌ های قابل اعتنایی را در گستره عرضه خدمات بیمه ای و شبکه فروش ایجاد نموده که علاوه بر رشد توان مالی و اقتصادی شرکت های بیمه و رضایت مندی مشتریان و ذینفعان، ضریب نفوذ بیمه نیز افزایش یابد.