به گزارش اکونا پرس،

در دهه گذشته، جهش چشمگیری در توسعه مدل‌های تفکر ساختارشکن ایجاد شده است تا به عنوان ابزاری در روند نوآوری استراتژیک در طیف وسیعی از صنایع استفاده شود. مدل‌های مختلفی توسط سازمان‌های پیشرو در نوآوری ساختارشکن بکارگرفته شدند. اکثر مدل‌ها دارای فرآیند مشابه‌اند، به این معنی که همه با درک وسیع از مسئله، آغاز و با ایجاد و اندازه‌گیری تأثیر و نتایج به پایان می‌رسند، تغییرات جزئی در هر چارچوب فرصت‌های جدیدی را برای نوآوری در چند زمینه فراهم می‌کند. کاوش در انواع مدل‌ها شما را قادر می‌سازد یک چارچوب اختصاصی ایجاد کنید که رویکرد منحصر به فرد برای حل مسئله پیچیده و ساختارشکن داشته باشید.

مدلEFQM2020 : در این مدل، تفکر ساختارشکن عنصری اساسی است که در ایجاد ارزش افزوده و بهبود سطح عملکرد، به سازمان‌ها کمک می‌کند. تفکر ساختارشکن در واقع آزاد شدن از محدوده تفکر معمول، اتخاذ دید جدید، وسیع‌تر، متفاوت و مشاهده مسائل از زاویه دیگر است. در زیر معیارهای 3-2 (توانمندسازی خلاقیت ونوآوری) و 5-3 (پیشبرد نوآوری واستفاده ازفناوری) به صورت جزئی‌تر شرح داده شده است: درک اهمیت تفکر ساختارشکن در دستیابی به فلسفه وجودی، چشم انداز و ارزش‌ها، تعیین اهداف آرمانی ترغیب تفکر ساختارشکن، ایجاد فرهنگ ترغیب تفکر ساختارشکن، شناسایی علل بروز شکست و به اشتراک‌گذاری آن، فراهم‌سازی قابلیت‌ها، منابع و ابزار برای پایداری و پیشرفت تفکر ساختارشکن، مشارکت در شبکه‌های یادگیری و همکاری برای شناسایی تفکر ساختارشکن.

مدل لوک ویلیامز: به جای پایبندی به استراتژی «امن» تغییرتدریجی محصولات و خدمات موجود، تفکر ساختارشکن یک تفکر کاملاً متفاوت برای موفقیت تجارت در بازارهای رقابتی است. برای رهبران، چالش در چگونگی شروع و تشویق بهینه‌ترین ایده‌های خلاقانه است. لوک ویلیامز، در کتاب ساختارشکنی دقیقاً نشان می‌دهد که چگونه می‌توان استراتژی‌های ساختارشکن را تولیدکرد و راه‌حل‌ها را ارائه داد. این کتاب منعکس کننده تجربه بی‌نظیر ویلیامز درایجاد راه حل‌های موفقیت‌آمیز در طراحی فروگ، یکی ازشرکت‌های نوآوری پیشرو در جهان است. ویلیامز نشان می‌دهد که چگونه می‌توان خلاقیت سیال را با دقت تحلیلی در یک روند ساده، کامل و پنج مرحله‌ای برای ساختارشکنی موفقیت آمیز هر بازار ترکیب کرد.

او همچنین اشاره می‌کندکه غیرمنتظره‌ترین ایده‌ها،کمترین رقبا را به خود جذب کرده و بیشترین پتانسیل را به همراه خواهد داشت.

مدل مارتین زویلینگ: هفت مرحله تفکر ساختارشکن را مطرح می‌کند: درک سرنخ‌های ظریف حاوی ایده‌های عالی، از بین بردن رفتارهای آموخته شده و میانبرهای ذهنی، حفظ احساس فوریت و نیاز به پیشگیری، عدم اجازه دادن به خود برای تفکر کوتاه مدت، عدم توقف به دلیل رضایت از موفقیت، پیگیری دائم و سازگار شدن با تغییرات بازار، پذیرش اینکه راحتی برای کسب و کار مناسب نیست.

دنیای تجارت با سرعت زیاد در حال تغییر است. شما فقط باید کارهایی را انجام دهید که باعث برجسته شدن تجارت شما به روشی جدید یا بهره‌وری بیشتر شود. در واقع به «تفکرساختار شکن» باید فکر کنید. در مرکز تفکر ساختارشکن، تفکر متفاوت است. به طور خاص، شیوه سنتی انجام کارها را در یک سازمان (یا حتی کل بازار یا بخش) به چالش می‌کشد. به طور معمول نوآوری‌هایی به وجود می‌آوردکه کاملاً رفتار یک شرکت یا صنعت را تغییرمی‌دهد. مهم است که تأکید کنیم «ساختارشکنی» لزوماً به معنای خطرناک یا فاجعه بار نیست. نتایج تفکر ساختارشکن اغلب می‌تواند موضوعی کاملاً رادیکال باشد که در واقع تجربه مشتری یا شخص دیگری را که درگیر همکاری با این بخش است، تغییر می‌دهد. در اصل، این مربوط به تغییر چیزها از روال گذشته و بردن آنها به جایی کاملاً متفاوت است. گزارش سالانه وضعیت ساختارشکنی در یکی از شبکه‌های مجازی یک نقل قول الهام بخش در مورد تفکر ساختارشکن به اشتراک می‌گذارد: «شرکت‌های متوسط برسود تمرکز می‌کنند، شرکت‌های خوب بر ارزش متمرکز می‌شوند، اما شرکت‌های بزرگ روی آینده‌سازی تمرکز می‌کنند». کاریما ماریاما-آرتور در مقاله « 5 راه مهار قدرت تفکر ساختارشکن» مدل ذیل ارائه می‌دهد:

- وضعیت موجود را به چالش بکشید.

- از وضعیت موجود احساس رضایت نداشته باشید.

- نظر دیگران را فراموش کنید.

- از شکست استقبال کنید.

- جسور و تهاجمی باشید.

اکنون احتمالاً از خود می‌پرسید که چگونه می‌توانید خود و دیگران را در تجارت ترغیب کنید که به ساختارشکنی بیشتر فکرکنند. دائماً به ما گفته می‌شود که خارج از چارچوب ذهنی تفکر کنیم، ازمناطق راحتی خود خارج شویم و وقتی نوبت به نوآوری در تجارت می‌رسد، وضعیت موجود را به چالش بکشیم. اما در واقع چه اقدامات عملی می‌توانیم برای ارتقا این نوع تفکر انجام دهیم؟ در مقاله «تفکر ساختارشکن چیست و چرا قدرتمند است» دانشگاه آبردین آمریکا، اشاره می‌کند که سازمان‌ها، همواره باید آماده به چالش کشیدن روش کسب و کار موجود خود باشند. سپس راهکارهای دست کم نگرفتن پیشرفت در فناوری، دیدن بازار به شکلی که شرکت در آن مبارزه و رقابت می‌کند، استفاده از ایده‌های دیگران و پیوند دادن ایده خود به ایده دیگر را برای تبدیل شدن به متفکر ساختارشکن ارائه می‌دهد.

کلیتون کریستنسن، پدرخوانده تفکر ساختارشکن و نویسنده «معضل مبتکر» می‌گوید، بسیاری از مشاغل فرصت‌های بازار را از دست می‌دهند زیرا آنها به روش‌های عملکرد سنتی پایبند هستند. هانا لوید جونز در مقاله «تفکرساختارشکن چیست وچگونه منجر به سودآوری کسب و کار می‌شود» می‌گوید: برای اینکه متفکر ساختارشکن شویم، باید خارج از چارچوب ذهنی فکرکرده و خارج از مناطق راحتی خودگام برداریم و وقتی نوبت به نوآوری در کسب و کار می‌رسد، وضع موجود را به چالش بکشیم. در ادامه به برخی از شرکت‌هایی که با تفکر ساختارشکن توانستند بازار و فناوری را متحول کنند اشاره می‌شود.

نتفلیکس درسال 2007 پخش آنلاین ویدئویی مبتنی بر اشتراک را راه اندازی کرد و به رقابت با بلاک باسترولاو فیلم پرداخت. تصمیم نتفلیکس نمونه کلاسیک از نوآوری ساختارشکن بود که توسط فناوری دیجیتال پشتیبانی می‌شد. این حرکت تأثیرچشمگیری درصنعت اجاره DVD داشت. تا سال2010، نتفلیکس به پربیننده‌ترین سایت پخش فیلم درآمریکای شمالی تبدیل شده بود و تقریباً در همان زمان، بلاک باستر از بین رفت.

 

شرکت ایربی ان بی: تاسیس این شرکت در سال2008، ایده دو نفری بود که توانایی پرداخت هزینه اجاره آپارتمان خود را نداشتند. آنها اتاق زیرشیروانی خانه‌شان که به تخت بادی مجهز بود را به یک مسافرخانه کوچک تبدیل کردند. این شرکت یک بازار آنلاین برای مردمی که می‌خواستند خانه خود را اجاره دهند، ایجادکرد و در 5 سال اول فعالیت خود توانست به بیش از 9 میلیون مهمان خدمات ارائه دهد. ویکی پدیا وب سایت با سرویس رایگان است و از زمان تولد تاکنون رشد بسیار سریعی داشته و بزرگترین وب‌گاه دانشنامه‌ای با بیش از80 میلیون بازدیدکننده در ماه و بیش از 9 هزار کاربر فعال دارد که بر روی بیش از 18میلیون مقاله به 270 زبان کار می‌کنند. موفقیت این وب سایت تعطیلی چاپ دائره المعارف بریتانیکا در سال2010 شد.

سازمان‌های پیشرو با ایجاد محیط کاری نامتعارف و برگزاری جلسات ایده‌پردازی خودجوش محیط تفکر ساختارشکن را فراهم کرده و در این جلسات ایده‌ها بدون ترس از انتقاد بیان می‌شوند. صاحبان ایده را وادار می‌کنند تا ایده آزمایشی خود را در یک پنل مطرح کنند و بهترین ایده تشویق مادی و معنوی شده و با حمایت شرکت ایده تجاری‌سازی می‌شود. برای چابکی در شناسایی و اجرای ایده‌های ساختارشکنانه، سازمان‌ها می‌بایست ضمن توجه و تمرکز بیشتر به ابعاد فرهنگ و رهبری، ساختار و حاکمیت، فناوری و نوآوری و ذینفعان به ویژه کارکنان، تیم متشکل از افراد ریسک‌پذیر ایجاد و فرآیند شناسایی ایده‌های ساختارشکنانه را در سازمان جاری کنند. 

در این مقاله مدل‌های مفهومی مختلفی مورد بررسی قرارگرفت. در فضای فعلی، نمی‌توان تنها با پیش‌بینی منتج از سوابق و اتفاقات گذشته و با روابط علّی ساده، سازمان‌ها را هدایت کرد و برای آینده آماده نمود، چرا که هر لحظه یک ایده و یک فناوری بخصوص به صورت ساختارشکنانه، کل محیط و ذائقه‌ها را چنان دگرگون کند که مدیریت، سازمان‌ها، محصولات، خدمات و شیوه ارائه آنها را کلاً دستخوش تغییر اساسی کند.