گزارش بسیار پرحاشیه مناطق محروم بالاوند، کاکاوند و بخش سر فیروزآباد؛ روستاهای چشمه مار، کالگه و شهری، گدارپی،چم نوزه سفلی وعلیا و روستاهای محروم کرمانشاه که فاقد امکانات اولیه و ابتدایی و حتی شناسنامه وعقدنامه بودند،  با گزارش  مستند، مستدل، میدانی و  قوی، سبب جلب توجه مسئولان محلی شده و تاثیرات بسیار مثبتی به دنبال داشت، به نحوی که گزارش مذکور واکنش های موثری داشته و سبب بروز تحولات مثبتی در زمینه عمران و آبادانی منطقه شد و حتی در مطبوعات سراسری داخلی و خارجی هم، انعکاس یافت.

این گزارش و گزارش های مشابه که کم هم نیستند، نشان داد که مطبوعات می تواند مدیران، سیاستمداران، نمایندگان مجلس و وابستگان به قدرت را پای کار بکشاند.

با همه این اوصاف؛ گرانی سرسام آور کاغذ، هزینه های هنگفت چاپ، هزینه های بسیار سنگین نوشتاری، ویرایشی، تهیه و تنظیم اخبار و گزارش های خبری، توزیع و حمل و نقل و غیره، به طور واقعی پشت مطبوعات و رسانه ها را شکسته است و نفسشان را بریده است.

واقعیت تلخ آن است که این روزها، مطبوعات اصلا حال و روز خوشی ندارند و اقدامات هرچند گاه یک بار دولت سیزدهم هم، مزید بر علت شده، گویا قصد دارند، یک بار برای همیشه مطبوعات را نابود و به قهقرا ببرند. بخشنامه های گاه و بی گاه دولت، پدر مطبوعات را در آورده و این بار،  دست روی آگهی های مناقصه و مزایده دولتی گذاشته و این مساله را بر عهده سازمان های دولتی گذاشته و کلا از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و معاونت مطبوعاتی، منقطع شده است. این؛ یعنی بریدن و قطع کردن آب باریکه ای که می توانست کمک هزینه ای برای مطبوعات باشد.

دولت از یک سو؛ شعار حمایت از مطبوعات و دیگر رسانه ها را سر می دهد، مطبوعات انتقادگر می خواهد و می گوید بدون انتقادات صریح و منطقی و درست، هیچ کاری پیش نمی رود، از دیگر سو؛ قوانینی را مطرح و صادر می کند تا مطبوعات از بین بروند.شما مطبوعات کشورهای پیشرفته را بررسی کنید، ببینید چگونه با رسانه ها برخورد می کنند و ما را ببینید که هرلحظه خواب تازه ای برای مانمی بینند.

اصلا برای هیچ عقل سلیمی متصوّر نیست مشاورانی ضعیف و یا اهل باند بازی و جناح گرایی بخواهند مشورت هایی را در ارتباط با رسانه ها به رییس جمهور بدهند و ایشان را در واقع در عمل انجام شده قرار دهند، دستوراتی صادر کنند که در حقیقت، نقطه مقابل منافع عمومی و اهل رسانه باشد!

رییس جمهور به خوبی می دانند وضعیت مطبوعات بسیار وخیم و بحرانی است و مدیران مسئول و صاحبان امتیاز مطبوعات، که غالبا مجرّب، متخصّص و علاقه مند هستند، نشریات خود را تعطیل و معمولا خانه نشین می شوند.

در این شرایط ناهموار و بحرانی؛ دولت عینا دارد به نفع فیک نیوزها، کاسب ها و دلّال های مطبوعاتی و کسانی کار می کند که برای پول پارو کردن وارد این عرصه شده اند و حقیقتا مطبوعات را به فساد کشانده اند.

تخریب دیگران و پول در آوردن از طریق ارعاب و تهدید و افشاگری و از آن سو، توسعه مدیریت های باندی از طریق استخدام پنهانی برخی رسانه ها از سوی چنین مدیرانی، از دو جهت بر پیکره ی دولت، لطمات و صدمات جبران ناپذیر وارد می سازد، در صورتی که اگر دولت، زمینه های برابر دسترسی به اطلاعات، ارتقای سطح اقتصادی مطبوعات، اعطای یارانه های مختلف، تصویب قوانین حمایتی و غیره  را اجرا نماید، به خودی خود زمینه های فساد را در عرصه رسانه از بین خواهد برد.