به گزارش اکونا پرس،

اما سوال مهم اینجاست که چرا ایران از نظر صندوق بین المللی پول بر اساس تولید ناخالص داخلی رتبه نوزدهم و از لحاظ تولید ناخالص داخلی بر اساس قدرت خرید در رتبه شانزدهم جهان قرار دارد اما هیچ گاه مردم ایران وضع خوب اقتصادی را احساس نمی کنند.

 در واقع یک سری عوامل وجود دارد که مردم نمی توانند از اقتصاد واقعی ایران ادراک درستی داشته باشند وجود مفاسد اقتصادی در ساختار اداری و مالی کشور و جریان های رسانه های همسو با معاندین و ضد انقلاب ها این خط فکری رابر مردم دیکته می کنند.

متاسفانه در چند سال اخیر مسئله فساد اداری و اقتصادی در بین ادراک عمومی پررنگ شده است موضوع دیگر مسئله اختلاف طبقاتی و وضعیت معاش و اقتصادی بهتر طبقه‌ای از مردم است از این رو قاطبه جامعه کشور از امکانات  مالی بخش از طبقات دیگر جامعه محروم هستند و همین موجب نارضایتی اقتصادی می شود.در این موضوع حتی اگر رفاه عمومی نیز افزایش یابد باز ادراک عمومی مردم نسبت به وضعیت اقتصادی تغییری نخواهد کرد چرا که همواره آنها خود را نسبت به طبقه ای از جامعه پایین تر می داند.

 اما با توجه به اینکه ایران در رتبه هجدهم اقتصاد جهانی قرار گرفته است به نظر می رسد که نظام توزیع کالاهای اساسی مردم و تامین سفره و معاش آنها با چالش جدی مواجه است.

 علیرغم هزینه های هنگفتی که برای تامین نیازهای اولیه مردم صورت می پذیرد  اما چرخه معیوب توزیع موجب می‌شود تا کالاها گران به دست مردم برسد.

 به عنوان مثال در چرخه توزیع  معیوب مرغ گرم به وضوح مشخص است که چند نرخی شدن این کالای اساسی موجب تشکیل صف‌های طولانی و ناظر برنارضایتی عمومی از وضعیت تامین کالاهای اساسی جامعه است.

معیوب بودن نظام توزیع موجب شده است تا کالا به مصرف کننده حقیقی نرسد  و موجب از بین بردن سرمایه اجتماعی شده  که قوت اقتصادی را  تحت تاثیر قرار می دهد و مردم عملاً با توجه به مباحث ظاهری از وضع اقتصادی  راضی نباشد.

 به عنوان مثال مسئولین اعلام می‌کنند که برای تامین میوه شب عید حدود چهار میلیون تن سیب در داخل کشور تولید می شود اما  با قیمت گزاف به دست مصرف کننده می رسد  و یا در مواد پتروشیمی مواد اولیه در داخل کشور تولید می‌شود اما صنایع باید از خارج واردات داشته باشند و موارد بسیاری از این دست نشان می دهد که علیرغم تولیدات مازاد مصرف در داخل کشور هیچگاه این اقلام به دست جامعه هدف نمیرسد.