به گزارش اکونا پرس،

به گزارش معاونت ارتباطات و بین الملل شورای اسلامی شهر تهران شهربانو امانی عضو شورای اسلامی شهر تهران در نطق پیش از دستور نودو دومین جلسه شورا با اشاره به روز تهران توجه برنامه ریزان شهری را بر تدوین برنامه آینده شهر  در جهت انسان محور تاکید کرد.

مشروح نطق به شرح ذیل است:

 و با سلام خدمت اهالی رسانه و خبرنگاران عزیز که درخواست دارم توجه ویژه‌ای به این مطلب بکنند.

بنا به کشفیات باستان شناسی سالهای اخیر، تهران قدمتی حداقل 7 هزار ساله دارد و در گذرِ این تاریخِ چندهزارساله‌، نهایتا از نوروز 1165 شمسی، یعنی 232 سال پیش، گویِ سبقت را از سایر شهرهای بزرگ و پایتختهای پیشین ربود و پایتخت ایران شد.

طی 500 سال گذشته، از زمانی که توجه‌هایِ حاکمیتی به تهران جلب شد، تهران، دستخوش سه دوره‌یِ عمده در تحولات شهرسازی بوده است.

دو دوره‌یِ نخست آنرا میتوان با کلیدواژه‌های "حصارِ طهماسبی(عصر صفوی)" و "حصارِ ناصری(عصر قاجار)" بازشناخت. در این دو دوره که چهارصدسال به طول انجامید، تهران همچنان به باغها و آب و هوای خوب، معروف و مشهور ماند و یک دلیل مهمِ پایتخت شدنش در نوروزِ 232 سال پیش نیز همین بود و البته در 14 مهر 110 سال پیش نیز، در متمم قانون اساسی مشروطیت، سندِ مکتوب شد.

لکن دوره‌یِ سومِ تحولات در تهران، مربوط میشود به ورود خودرو در این شهر که شاید کلیدواژه اصلی آن، همین "خودرومحوری" است. دوره ای که شهر را با چنان چالشهایی مواجه کرد که بارها سخن از انتقال پایتخت به میان آمد.

وقت و ضرورتِ آن رسیده که به دوره‌یِ جدیدی در شهرسازی تهران فکر کنیم و با اتکا به تجربه‌یِ جهانی، کلیدواژه‌یِ آنرا، "تهرانِ انسان محور" انتخاب کنیم.

همکاران عزیز، توسعه "انسان محورِ" شهرِ تهران، از اهداف و آرزوها و البته الزاماتِ مشترکِ ماست.

توسعه "انسان محور"، یعنی مدیریت و توسعه‌یِ شهر بر پایه نیازهای واقعی انسانها. نه ماشین ها، نه بناها و نه ساختارها. درنگاه اول، به نظر میرسد که خودروها، ساختارها و بناها نیز، خود، نمودی از نیازهای انسان شهرنشین هستند، ولی نباید فراموش کنیم که آنها، ذاتا، خودِ نیاز نیستند، بلکه راه‌حلهایی برای نیازهای واقعی هستند. نیاز به تحرک، نیاز به سکونت، آسایش، آرامش و رشد.

رویکرد "انسان محور"، از دل تجربیات و مشاهدات فراوانی حاصل شده که طبق این تجربیات، عمده راه حلهای قرن 19 و 20، راه حلهایی پایدار به نیازهای انسان شهرنشین نشدند!

این رویکرد، توصیه اش، بازگشت به گذشته است. الگوگیری از راه حلهای شهرسازی قدیم که سابقه هزاران ساله دارد و بهره گیری از آنها برای نیازهای بنیادین انسان شهرنشین فعلی. تلفیقی از سنت و مدرنیته.

مجموعه این نگرشها و تلاشها، به خلق مفهومی به نام "نوشهر گرایی" یا "NEW URBANISM" منتج شده است که مبنایِ شهرسازیِ شهرهایِ کشورهای توسعه یافته است. شهرهایی که به رشد پایدار و همیشگی می اندیشند نه به رشدهای موقت. برای پایدار و همیشگی بودنِ رشد و پیشرفت، انتخاب راه حل و ابزار، بسیار مهم است. نوشهرگرایی، راه حلهایِ "انسان محور" را که از شهرسازی قدیم الگوبردای شده است، پیشنهاد میدهد.

نوشهرگرایی دو پایه اساسی دارد. TOD و TND.

TOD، یعنی "توسعه مبتنی بر حمل و نقل همگانی"، که با ابزارهای سلبی و ایجابی، شهر را پیاده پسند و پیاده مدار میکند و TND، یعنی "توسعه سنی محله"، که هویت و فرهنگ محلات را حفظ میکند.

به این دو مدل، مدیریتِ داده-محور شهر(هوشمندسازی) و بهره گیری ازمنابع و انرژی های پاک را نیز بیافزاییم، نوشهرگرایی کامل میشود.

نوشهرگرایی، با TOD آغاز میشود، زیرا معضل اصلی شهرها، مشکلاتی است که راه‌حلهای خودرو-محور بر شهرها تحمیل کرده‌اند. مانند آلودگی، ترافیک و گسست اجتماعی شهر.

 TOD، از طرفی، حمل و نقل عمومی را در نوکِ پیکان توسعه قرار میدهد و از طرفی، بارگذاری های شهر را سنجاق میکند به سیستم حمل و نقل عمومی. اطراف ایستگاههای حمل و نقل عمومی، زونهای با شعاع 800 تا 1000 متری تعریف میکند که به زونهای TOD شناخته میشوند و درون این زونها، انجام یک مجموعه اصلاحات را لیست میکند تا محدوده زون، بیش از خودرو، برای عابر پیاده و دوچرخه سوار، جذاب باشد. TND نیز، در درون زونها، به احیای بافت محلی و فرهنگی زون میپردازد. در شهر تهران، هر محله، معمولا شامل 1 یا 2 زون TOD است.

پیاده سازی TOD، فقط زمانی محقق میشود که افراد شهر، قانع شوند که با یک پیاده روی "راحت، جذاب و امن" به مدت حداکثر 5 دقیقه، به ایستگاه مترو یا BRT میرسند و با استفاده از یک سیستم یکپارچه، با کیفیت و سریعِ حمل و نقل عمومی، به ایستگاهی دیگر خواهند رسید که تا مقصد نهایی شان، 5 دقیقه پیاده روی "راحت، جذاب و امن" دارند.

 تراکم اصلیِ منازل، محل های کار و بازارها و محلهای خرید، باید در فاصله نزدیکِ ایستگاههای مترو یا اتوبوسِ پرظرفیت باشد و لازمه این کار، تلفیق "طرح تفصیلی" و "طرح حمل و نقل عمومی" شهر است و به نظر میرسد طرح تفصیلی آینده تهران، باید کاری مشترک باشد بین بخش شهرسازی و بخش حمل و نقل شهر تهران و از انحصار بخش شهرسازی درآید.

طبق TOD، کوچه‌ها و خیابانهای هر زون نیز باید اصلاح شوند تا برای عابران پیاده و دوچرخه سوارها، "راحت و جذاب و ایمن" باشند. معابر شریانی نیز، علاوه بر پیاده ها و دوچرخه ها، باید سیستم حمل و نقل اتوبوسی یا تراموایی را  پشتیبانی کامل کنند.

TOD با بکارگیری اصول 8گانه خود، و با بهرگیری از مفاهیم کمکی مانند شهرسازی تاکتیکی(TACTICAL URBANISM)، خیابان کامل(COMPLETE  STREET) و توسعه سنتی محلات(TND)، بخش اعظمِ نوشهرگرایی را به ارمغان خواهد آورد و شهری "انسان محور" خواهد ساخت.

توجه همکاران عزیز را به این نکته مهم جلب میکنم که TOD، یک رویکرد است، یک پارادایمِ جدید در نگاهِ به شهر است و برخلاف تصور موجود، یک یا چند پروژه نیست.

طبق مصوبه شورایعالی شهرسازی، زین پس، طرحهای تفصیلی شهرها باید بر اساس رویکرد TOD، بازنگری شوند و این نوید بزرگی است که ما را به تهرانی "پیاده پسند" و "انسان محور" رهنمون میسازد. شورای اسلامی شهر تهران و شهرداری محترم، باید کلیه طرحها و برنامه های بالادستی خود را، با این ملاحظه، معیار کنند.

بجز توسعه حمل و نقل عمومی،یعنی مترو و اتوبوس که همراهی دولت را میطلبد، محل تامین سایر هزینه های پیاده سازی  TOD در دلِ خودِ این توسعه نهفته است.

همکاران گرامی، در حال بررسی برنامه 5 ساله سوم هستیم. از کمیسیونهای مربوطه، انتظار دارم که رویکردهای گذشته را به کناری نهند و برنامه 5 سالِ آتیِ شهر را با اهداف و آرزوهای "انسان محورانه"یِ مردم شهر بسنجند. بررسی انطباق "برنامه سوم" و "توسعه مبتنی بر حمل و نقل همگانی (TOD)"، به طور مشخص، برعهده کمیسیونهای حمل و نقل، شهرسازی و بودجه است و کمیسیونهای محترم فوق، بخش عمده ای از آینده تهران را رقم خواهند زد.

انشالله که با تصمیم‌هایِ آینده‌سازمان، دوره‌ی جدیدی از تهران را با محوریت انسان، رقم بزنیم.