این روزها برای دانش‌آموزان دبیرستانی و خانواده‌هایشان، امتحانات نهایی و کنکور نه فقط یک مرحله درسی، بلکه واقعه‌ای سرنوشت‌ساز و پراسترس است. هر چقدر هم که تلاش کنیم عادی جلوه‌اش دهیم، باز هم فشار روانی‌اش انکارناپذیر است؛ این را از تنش خانه‌ها، نگرانی والدین و اضطراب دانش‌آموزان می‌شود فهمید.

مشکل تنها به خود امتحان‌ها خلاصه نمی‌شود. هر سال داستان‌هایی درباره کیفیت سوالات، میزان تأثیر معدل، تفاوت مدارس، زمان‌بندی کنکور و حواشی سهمیه‌ها به دغدغه‌های جدی خانواده‌ها تبدیل می‌شود. خیلی‌ها احساس می‌کنند با وجود همه برنامه‌ریزی‌ها و تلاش‌ها، باز مسائل دیگری بیرون از اراده‌شان، سرنوشت تحصیلی آن‌ها را تعیین می‌کند.

نباید فراموش کنیم که آینده این نوجوانان، به همین تصمیم‌ها و نحوه اجرای این آزمون‌ها گره خورده. شاید وقت آن رسیده باشد که فراتر از کلیشه‌های قدیمی با این مقطع برخورد کنیم؛ مثلاً اهمیت سلامت روان دانش‌آموز، توجه به عدالت آموزشی، و فکر کردن به این که آیا آزمون‌های فعلی واقعاً معیار خوبی برای سنجش استعداد و علاقه دانش‌آموزان هستند یا نه.

امتحانات و کنکور، بهانه‌ای است که ما را دوباره بر سر موضوع عدالت، انگیزه و مسئولیت اجتماعی گرد هم می‌آورد. باید کاری کنیم بچه‌ها این مقطع را فقط با فشار و نگرانی به یاد نیاورند؛ بلکه این دوره را شروعی برای رشد واقعی بدانند. این مهم نه فقط وظیفه مسئولان آموزشی، بلکه دغدغه همه ماست.