به نام او که هرچه بخواهد همان می شود

استاندارد نبودن سوخت، نداشتن وسایل حمل و نقل عمومی به اندازه لازم و کافی، مشکلات ابزاری و مدیریتی مترو و اتوبوس و تاکسی، از بین بردن جنگل های شمال و مرکزو غرب وشرق کشور،تبدیل کردن درختان سبز به ذغال به علت بالا رفتن مصرف، خشک کردن باغات روستاهای دور افتاده و تبدیل دهات به خرابه های بدون سکنه تا شمیرانات تهران برای از ما بهتران و ایجاد "پنت هاوس" با نگاه به تیرآهن و آجر خانه های روبرویی، قطع درختان ازکنار ساختمان ریاست جمهوری  و خیابان ولیعصر تا دورترین کوچه پس کوچه های شهرهای کوچک و بزرگ، سربرآوردن برج و باروهای آسمانخراش در کوچه های۶ متری شهر تهران به عنوان الگوی همه شهرها توسط شهردار سازندگی تا امروز، ایجاد سد های بلند با ساختن بی رویه آپارتمان و گسترش شهر در مسیرباد غرب تهران و اکثر کلانشهرها ، نبودن یک رینگ کامل  بزرگراهی در همه شهرهای کشور، حذف دریاچه سازی مصنوعی در همه پارک ها و محلات تهران و شهرهای کوچک و بزرگ، ایجاد تمرکز موضوعی در شهرها مثل قبرستان واحد، بازار واحد و امثالهم، امحا زباله به روش سنتی آتش زدن ، عدم سرمایه گذاری درساختن کارخانه های طلای کثیف، ایجاد نکردن فرهنگ و نداشتن ابزارساده ای مثل سطل زباله برای تفکیک از درب خانه ها، از بین بردن طرح منطقه شهرک غرب برای ایجاد آپارتمان های بلند مرتبه مسکونی و پراکنده کردن آن در مناطق سرسبز شهر، حذف طرح  زمین های منطقه مرکزی عباس آباد برای ایجاد برج های اداری و سازمان های دولتی ، عدم توجه به خدمات الکترونیکی واقعی و حذف بورکراسی کامل اداری ، خشک کردن سرچشمه ها و مسیل های شهرهای بزرگ و ساخت و ساز درمسیر آن ها، نداشتن یک جوی آب ساده در کوچه ها و صدها موضوع دیگر در کنار یکدیگر باعث شده است که هوا بس ناجوانمردانه آلوده گردد.

آقای رئیس جمهوری

آلودگی شدید هوا،قرنطینه نبودن مرزها، رفت و آمد چند میلیونی بی حساب و کتاب، نبودن واکسن ساده پیشگیری سرماخوردگی، عدم همراهی باد و باران و طبیعت، و از همه مهمتر نبودن مدیریت شهری و بهداشتی دانا و آگاه، سرنوشت آنفولانزایی و ده ها بیماری قلبی و تنفسی را برای مردم رقم زده است و راهکار آقایان دو شرط کمیک و طنز آلود شده است که هر روز از رسانه ملی می شنویم.

پیشنهاد اول، در خانه هایتان بمانید که اولین سوال این است که مگر هوای خانه هایمان از هوای کوچه و خیابان های مان جداست و اگر منظور استفاده نکردن از وسیله شخصی است که سرنوشت آن را می ذبیند به کجا رسیده است.

پیشنهاد دوم، فرموده اند که شهر را ترک کنید و البته نفرموده اند، چگونه و کجا و هزینه ها را چه کسی می پردازد؟

واقعا به این دو راه حل پیشنهادی و تکراری که هر شب از رادیو و تلویزیون می شنویم چه باید گفت؟آیا خرج و دخل زندگی با ماندن در خانه و یا رفتن از شهر چگونه تامین می شود؟ تعطیل کردن مدارس تا کجا ادامه خواهد یافت؟

آقای رئیس جمهوری

اگر دعای باران بخوانیم که نتیجه آن با خرد و مدیریت شهرهای ما، هر ساله سیل می شود و اگر دعای باد کنیم که از بوی نامطبوع باید به عطر و ادوکلن گرانقیمت پناه ببریم و اگر در خانه بمانیم که با خورد و خوراک گران و تورم موجود چه کنیم و اگر به سفر برویم که باید از بنزین فرد اعلای 3 هزار تومانی و هتل های دلاری استفاده کنیم، برای خروج از کشور هم که باید بلیط های زورچپان تنها شرکت هوایی را با عوارض خروج میلیونی نوبخت جان بپردازیم.

آقای رئیس جمهوری عزیز

به قول دوست نویسنده ای، خدایا چه خبر است ؟کار دیگه ای با ما نداری؟

آیا اینها بلایای آسمانی است؟آیا اینها نقشه و توطئه دشمن است؟خدایاواقعا موضوع چیست ؟

آقای رئیس جمهوری

از نظر من که سالهاست  در مورد مدیریت می نویسم، همه مشکلات سرزمین ما در "مدیریت های کوتوله" و "لی لی پوت ها" پنهان است،موضوع اصلی ما " مدیریت نالایق " است، نتیجه سوء مدیریت است. اسم آنچه که در حال انجام است را مدیریت نگذاریم، این نبودن مدیریت است.

چرا یک ماه اتوبوس و مترو را مثل خیلی از شهرهای بزرگ دنیا، در روزهای آلودگی هوا، رایگان نمی کنند؟ شورای شهرفقط گرفتن عوارض را از آن ها کپی می کند؟

ازآقای رئیس شورای شهرباید پرسید، شما که جوانی را در فرنگ گذراندید، چرا؟

از شهردار بپرسیم که آیا طرح تفکیک زباله از مبدا کار سخت و پیچیده و پر هزینه ای است؟

آیا درختکاری و جلو گیری از نابودی جنگل ها برای نیروهای امنیتی ما کار انجام نشدنی است؟

آیا اجرای طرح های دریاچه مصنوعی و جلوگیری از آتش زدن زباله و مجوز ندادن به بلند مرتبه ها در مسیر باد کار سختی است؟

آقای رئیس جمهوری

چرا مدیریت ما با بقیه جهان فرق دارد؟

باور کنیم که دانش مدیریت ، در همه جا یکسان تدریس می شود، اگر کسی بخواند.