به گزارش اکونا پرس،

حجت الاسلام و المسلمین دکتر حسن روحانی روز چهارشنبه در جلسه هیات در عین حال گفت که ایران حتی اگر سلاحی هم خریداری کند برای دفاع خواهد بود و بنزین بر اتش نیست بلکه آبی بر آتش است وبا آن شعله ها را خاموش می کنیم و نمی گذاریم تنشی ایجاد شود.

رئیس جمهور با تاکید بر اینکه آنچه که امروز آمریکایی ها راجع به تحریم تسلیحاتی بحث می کنند، جزو لاینفک برجام است و با هر بیان و مکانزیمی که این تحریم تسلیحاتی برگردد، پاسخ ایران همان جمله ای است که در پارگراف آخر جواب من به نامه سران 5 کشور اعلام شده است.

دکتر روحانی تصریح کرد: آنها می دانند اگر چنین خطایی مرتکب شوند چه عواقب وخیم و شکست تاریخی برای آنها خواهد بود.

متن سخنان رئیس جمهور در جلسه هیات دولت به این شرح است:

 

بسم الله الرحمن الرحیم

در آستانه میلاد باسعادت امام مجتبی (ع) هستیم و ایام، ایامی است که در جامعه ما به عنوان ایام اکرام به اقشار آسیب‌پذیر مطرح است.

امسال با ویژگی‌های خاصی که وجود دارد که افطار به صورت گذشته نیست و گرفتاری و فشار بر مردم بیشتر است و امیدواریم با توسل به روح امام مجتبی و تبعیت از آن بزرگوار اکرام افراد نیازمند در جامعه ما شور و شوق خاصی همراه داشته باشد. امام مجتبی(ع) امام صلح، وحدت امت اسلامی و تدبیر بود. یعنی اگر کار صلح امام مجتبی نبود آن ایام احتمال درگیری بین اسلام و روم بسیار محتمل بود و جنگ داخلی باعث ضربه بر اساس اسلام می‌شد.

پس صلح و وحدت و تدبیر، جزو ویژگی‌هایی است که در زندگی سیاسی امام مجتبی(ع) مشاهده می‌کنیم. خداوند همه ما را جزو شیعیان و پیروان واقعی پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) و به ویژه امام مجتبی(ع) قرار بدهد.

نکته دوم؛ ما در آستانه 18 اردیبهشت هستیم و 18 اردیبهشت آغاز تحریم و فشار بی نظیر در تاریخ کشورها و در تاریخ ایران از سوی یک رژیم مستبد علیه ملت ایران است.

دو سال پیش در همین ایام یعنی در 18 اردیبهشت سال 97 بر خلاف همه قوانین و مقررات بین‌المللی و با نقض قطعنامه 2231 شورای امنیت سازمان ملل، رئیس جمهور آمریکا ترامپ در یک نطقی صریحا از برجام خارج شد و این خروجش را هم مکتوب کرد و مکتوب آن را هم در برابر دوربین خبرنگارها قرار داد.

اگر بخواهیم در این مساله فعالیت ایران را در قبال توطئه‌هایی که در زمینه هسته‌ای بود، یک مرور چند دقیقه ای کنیم، در واقع ما دو سال و چهار ماه با دنیا مذاکره کردیم از اوایل مهر سال 92 مذاکرات را شروع کردیم که اولین موج آن هم در نیویورک بود با حضور همه وزرای خارجه 1+5 با ایران و بعد این مذاکرات در مراحل مختلف ادامه پیدا کرد که نمی‌خواهم تفصیل آن را الان بگویم.

دو سال و چهار ماه طول کشید تا این روند به ثمر نشست و در اواخر دی ماه سال 94 ، 26 دی سال 94 این توافق اجرایی و عملیاتی شد. پس دو سال و چهار ماه زحمت کشیدیم تا به نتیجه برسیم، دو سال و چهار ماه هم به این توافق عمل شد. یعنی از آخر دی سال 94 این روند ادامه پیدا کرد، سال 95 ، سال 96 تا اردیبهشت سال 97 یعنی باز هم تقریبا دو سال و چهار ماه. این توافق اجرایی و عملیاتی شد.

 این دو سال و چهار ماه خیر و برکت فراوانی برای کشور ما داشت و فکر می‌کنم در تاریخ سیاسی کشور ما کم نظیر بوده و باز هم در اینجا از تلاش‌های بی نظیر وزارت امور خارجه ، سازمان انرژی اتمی و وزارت دفاع تشکر می‌کنم که در ‌آن مقطع تلاش بسیار فراوانی را انجام دادند.

این کاری که انجام گرفت یعنی همه قطعنامه‌هایی که علیه ما بود کان لم یکن شد یعنی یک پرونده بزرگی که اینها می‌خواستند دهها سال ادامه بدهند - پرونده پی.ام.دی - بسته شد یعنی تحریم تسلیحاتی که حالا بیشتر روی آن اشاره می‌کنم بعد از چند سال در توافق و در قطعنامه 2231 مشخص شد که تحریم تسلیحاتی ایران برداشته خواهد شد و اینکه حساب‌های بانکی ما البته قبل از اینکه این توافق اجرایی شود، شروع شد.

 در همان توافق موقت اول در ژنو، اموال ما آزاد شد و در این 2 سال و 4 ماه دوم در واقع بهره کافی بردیم از تلاش‌های مجدانه دو سال و چهار ماه اول، حساب‌های بانکی ما باز شد، اعتبارات باز شد، تمام قطعاتی که در بندرها متوقف شده بود آزاد شد، یک نتیجه آن این بود که بعد از توافق برجام در سال 95 رشد اقتصادی ما یک رشد اقتصادی بی نظیر حتی در سطح جهانی بود.

صادرات نفت ما یک مرتبه از 900 هزار بشکه به 2میلیون و 800 هزار بشکه رسید؛ تمام طرح‌های نیمه تمام در همه استان‌ها شروع به تکمیل شدن شد؛ پالایشگاه‌های عظیم، واحدهای گاز، واحدهای پتروشیمی.

این تحملش برای مخالفین جمهوری اسلامی ایران بسیار سخت و سنگین بود که یک کشور به تنهایی در برابر جهان پای میز مذاکرات بنشیند و تمام آن خطراتی که کشور ایران را تهدید می‌کرد، از جلوی پای ملت بردارد.

من اینجا در پرانتز می‌گویم یک بار دیگر هم گفتم؛ عراق از سال 1991 تقریبا در تحریم شورای امنیت به صور مختلف قرار گرفت و داخل فصل 7 شد؛ آمریکا آمد این کشور را اشغال کرد؛ حکومت صدام را سرنگون کرد و باز هم عراق در فصل 7 ماند. دولتی را خودِ آمریکا در عراق تشکیل داد؛ برمر را به آنجا آورد و او را حاکم کرد و باز همان تحریم باقی ماند. چارچوبی برای قانون اساسی آنجا درست شد باز هم تحریم باقی ماند، انتخابات برگزار و مجلس تشکیل شد، رئیس جمهور انتخاب شد، نخست وزیر انتخاب شد، باز هم تحریم باقی ماند و همین امروز هم باقی است. عراق از سال 91 تا امروز هنوز از فصل 7 شورای امنیت خارج نشده است اما جمهوری اسلامی ایران ظرف دو سال و چهار ماه مذاکره توانست کشور را از فصل 7 بیرون بیاورد و این افتخار سیاسی تاریخ ایران است.

یکی از آثار این تلاش‌ها برداشته شدن تحریم تسلیحاتی بود؛ چون می‌دانید در توافق برجام دو مقطع داریم، یک مقطع 5 ساله که تحریم تسلیحاتی برداشته می‌شود و یک مقطع 8 و 10 ساله که تقریبا کل محدودیت‌ها برداشته می‌شود؛ الان به آن مقطع اول که باید تحریم تسلیحاتی برداشته شود نزدیک شدیم. حالا آمریکایی‌ها چه کار کردند؟  در 18 اردیبهشت سال 97 تحت فشار تندروهای داخلی آمریکا، اسراییل و عربستان و لجبازی‌ای که ترامپ با رئیس جمهور قبلی داشت، همه دست به دست هم داد و آمریکا کارِ بسیار احمقانه‌ای انجام داد و از این توافق و قرارداد یکجانبه خارج شد.

در ذهن آنها این بود وقتی آنها خارج شدند، بلافاصله ما هم خارج می‌شویم و وقتی خارج شدیم پرونده به شورای امنیت می‌رود و وقتی به شورای امنیت رفت تمام آنچه بدست آوردیم در یک شب از بین می‌رود.

این خوابِ آشفته ترامپ با تدبیر نظام تعبیر نشد؛ همان روز سه‌شنبه 18 اردیبهشت سال 97 که نطق ترامپ تمام شد، بلافاصله من در برابر دوربین ایستادم و یک نطق کوتاهی ایراد کردم و در آنجا ضمن محکوم کردن و تقبیح کار آمریکا و برخلاف مقررات بین‌المللی بودن آن، گفتم فعلا به جای 1+5 با 1+4 در این توافق ماندیم و چند هفته‌ای مهلت می‌دهیم ببینیم آیا آنها می‌توانند منافع ما را تامین کنند؟

این اولین تیر ترامپ به سنگ خورد و همان دفعه اول دید که نشد و ما خارج نشدیم خیلی هم عصبانی شدند که چطور چنین چیزی گفتیم؛ آنها فکر می کردند و همه مشاورین ترامپ گفته‌ بودند ایران شب خارج می‌شود و فردا صبح شورای امنیت می‌رویم و کار تمام است؛ اینجا دچار مشکل شد.

ما یک مهلتی دادیم به 1+4، این مهلت را هم تمدید کردیم یک ماه، بعد دو ماه مهلت دادیم و مجموعا یک سال به اینها مهلت دادیم تا رسیدیم به 18 اردیبهشت سال 98  و بعد از یک سال گفتیم دیگر مهلت کافی است؛ تا امروز به شما مهلت دادیم به تعهدات خود عمل کنید و چون عمل نکردید از امروز ما هم شروع می‌کنیم به کاهش تعهدات به صورت پلکانی و گفتیم قسمت اول از تعهدات مان را کاهش می‌دهیم، گفتیم دو ماه به شما مهلت می‌دهیم که به تعهدات برگردید، کاهش دوم، کاهش سوم و در پنج مرحله تمام آنچه لازم بود کاهش بدهیم کاهش دادیم.

حالا دومرتبه آمدیم در یک میزان و ترازوی برابر، یعنی ما از تعهدات خود پا را عقب کشیدیم؛ آمریکا که هیچ کلا خارج شده و 1+4 هم تا حد زیادی پا را عقب کشیده است؛ پس الان یک حالت متعادلی داریم؛ هر موقع آنها حاضر شوند به تعهدات کامل برجامی عمل کنند ما هم همان روز به تعهدات کامل برجامی برمی‌گردیم.

آمریکا طی این دو سال در هیچ راهی موفق نبود. تلاش کرد اروپا را به سمت خود بکشاند که موفق نبود، تلاش کرد از نو بیاید و بگوید باید یک توافق جدید نوشته شود که موفق نبود و تلاش کرد در سازمان ملل جلسه‌ای با حضور خودِ ترامپ بگذارد موفق نبود و هر کاری رفت بکند ناموفق بود.

امروز ما در یک مقطعی قرار گرفتیم که آمریکا احساس می‌کند در ماههای آینده ما به یک پیروزی بسیار بزرگی طبق همین برجام و قطعنامه 2231 می‌رسیم و آن اینکه کل تحریم تسلیحاتی ایران برداشته می‌شود. این تحریم تسلیحاتی که سالها علیه ما درست کرده بودند به طور کامل کنار می‌رود و ایران می‌تواند سلاح لازم خود را بخرد و می‌تواند سلاح لازم را صادر کند.

آمریکایی‌ها تازه یکی دو ماه است که از خواب غفلت بیدار شدند و فهمیدند که اشتباه بزرگی کردند از برجام خارج شدند و چه خطای بزرگی کردند که برجام را به هم زدند. الان نه راه پیش دارند و نه راه پس. اگر همین طور ادامه دهند تحریم تسلیحاتی برداشته می‌شود و همان اسراییل، عربستان و همان تندهای آمریکا که ترامپ را وادار کرده بودند از برجام خارج شود، همان‌ها به ترامپ خواهند گفت که ما هر چهار تا اشتباه بزرگ کردیم و اگر هم بخواهند کار دیگری انجام دهند یعنی بگویند ما می‌خواهیم به برجام برگردیم بعد برویم از اسنپ بک استفاده کنیم، از برجام که خارج شده و دیگر برجامی وجود ندارد.

 برای آمریکا دیگر برجامی وجود ندارد و تمام شد مگر اینکه بیاید دومرتبه درخواست کند، همه ما بپذیریم، همه خطاهای خود را جبران کند و تمام تحریم‌ها را کنار بگذارد که حالا آن یک شرایط خاصی است.

بنابراین آنچه که امروز آمریکایی‌ها راجع به تحریم تسلیحاتی بحث می‌کنند باید بدانند این جزء لاینفک برجام است و اگر تحریم تسلیحاتی روزی بخواهد تحت هر عنوان با هر بیان و با هر مکانیزمی برگردد، پاسخ ما همانی است که من در نامه‌ای به سران در پاراگراف آخر نوشتم و سران خوب می‌دانند که جواب ما آن روز چه خواهد بود.

من در نامه‌ای که به سران به 1+4 و به 5 کشور نوشتم، در پاراگراف نهایی تاکید کردم که اگر چنین شود ما چنان خواهیم کرد و آنها می‌دانند که اگر یک چنین خطایی مرتکب شوند چه عواقب وخیمی برای آنها دارد و چه شکست بزرگ تاریخی برای آنها خواهد بود و امروز می‌خواهم از ملت بزرگ ایران تشکر کنم، مردم در آن دو سال و چهار ماهی که ما تلاش می‌کردیم، پشتیبان بودند و اگر پشتیبان نبودند، ما موفق نمی‌شدیم. اگر حضور مردم ، تظاهرات مردم نبود ما موفق نمی‌شدیم.

من همان ایامی که مذاکرات می‌شد، سفر استانی زیاد داشتم و یکی از مقامات گفته بود ما سفر استانی فلانی را نگاه می‌کنیم و می‌بینیم که دولت با ملت هم‌نظر هستند و کل ملت پشتیبان دولت است. اگر مردم به صحنه نمی‌آمدند، مردم حمایت نمی‌کردند، بعد هم در مساله برجام رهبری معظم انقلاب ما را هدایت نمی‌کرد و مجلس و شورای نگهبان و شورای عالی امنیت ملی کمک نمی‌کرد، ما به هدف نمی‌رسیدیم و همه در یک مقطع حساس دست به دست هم دادیم و توانستیم این موفقیت را بدست بیاوریم و هر موفقیتی که بدست آوردیم، در سایه کار و تلاش مردم بود.

 در آن دو سال و چهار ماهی هم که ما از برجام استفاده کردیم باز این مردم بودند که به صحنه آمدند، از اعتبارات بانکی استفاده کردند، کارآفرینان به صحنه آمدند و یک تحول بزرگ اقتصادی در کشور شروع شد و در این دو سال اخیر هم که گذشت یعنی از سال 97 تا امروز، همه این هم  مردم بودند. یعنی این فشار شدیدی که در این دو سال بر ما وارد شده که بی نظیر در تاریخ ایران و شاید در تاریخ جهان باشد، مردم علیرغم همه سختی‌ها و مشکلات و علیرغم اینکه بر زندگی آنها سخت گذشت، خم به ابرو نیاوردند.

معلوم است که بر مردم سخت گذشته اما هر روز که لازم بوده به خیابان آمدند، هر روز لازم بود تظاهرات کردند، امروز هم باز اگر ما در مقابله با کرونا به طور نسبی و قابل قبول موفق هستیم و می توانیم خودمان را با همه کشورها حتی با کشورهای پیشرفته مقایسه کنیم و اینکه توانستیم موفقیت نسبی خوبی را بدست بیاوریم، باز هم کار مردم است.

اینکه امروز در اول جلسه دولت بحث کردیم و وزیر بهداشت و درمان گفتند بخشی از ونتیلاتورها می‌تواند صادر شود، بخشی از ماسک های N95  می‌تواند صادر شود، بخشی از ماسک‌های سه لایه می‌تواند صادر شود حتی سی.تی. اسکن را ما در یک مقطعی می‌توانیم صادر کنیم، این نشانِ شرکت‌های دانش بنیان ، نشانِ مردم ما، نشانِ مهندسین ما، نشانِ ایثار ملت ماست که ما در وسط میدان جنگ که با یک دشمنِ خطرناک می جنگیم در وسط همین میدان جنگ به دنیا سلاح و تجهیزات صادر می‌کنیم این به معنی توانمندی ملت ما هست.

در اینجا باز بر این نکته تاکید می‌کنم که هم آمریکا و هم برخی از کشورهای دیگر بدانند ایران به هیچ عنوان تخطی از قطعنامه 2231 را نخواهد پذیرفت. ایران حق مسلمش هست که به زودی از تحریم تسلیحاتی در چارچوب این قطعنامه خارج شود البته ما چه سلاح بسازیم چه بخریم برای دفاع خود و دفاع ملت‌هاست. سلاح ما بنزین بر آتش نیست سلاحی که ما داریم آب بر آتش است. با آن شعله‌ها را خاموش می‌کنیم، نمی‌گذاریم جنگی شعله ‌ور و یا تنشی ایجاد شود.

بنابراین هم آمریکا هم دیگر کشورهایی که فکر می‌کنند توطئه‌ای پیش روی آنها امکان پذیر است کاملا بدانند این راه به روی آنها برای همیشه بسته است البته راه عاقلانه این است که آمریکا توبه کند، برگردد به برجام و عذرخواهی کند از ملت ، غرامت بدهد و بیاید عمل کند، این بهترین راهی است که البته این جماعتی که امروز حاکم هستند به چنین عقلی نخواهند رسید تا ببینیم در آینده چه خواهد شد.

دو سه نکته دیگر هم دارم که به طور خلاصه می‌خواهم بگویم. اولا امسال که سال جهش تولید است دولت به این تصمیم رسید که سهام شرکت‌های بسیار مهم و سودآور خود را در بورس عرضه کند، و این کار یک نوبت انجام شد یک نوبت دیگر هم به زودی انجام می‌گیرد نوبت‌های دیگر هم در ماههای آینده به تناوب  انجام می‌گیرد.

چرا این کار را می‌کنیم چرا این سهام را در بورس می‌گذاریم، اولا اگر ما می‌خواهیم جهش تولید داشته باشیم دولت باید چابک شود. دولت باید تصدی‌گری‌هایی را که نیاز ندارد کنار بگذارد، آنهایی که حاکمیتی نیست اگر می‌خواهیم به جهش تولید برسیم باید اقتصاد را به شرکت‌های خصوصی و مردم واگذار کنیم، باید شرکت‌های عمومی غیردولتی هم راه برایشان تسهیل شود برای اینکه در اقتصاد وارد شوند، این دلیل اول.

دلیل دوم اینکه نقدینگی در جامعه ما زیاد است و یکی از راههای صحیح و درست و سالم برای جمع آوری نقدینگی و در نهایت کاهش تورم و مهار تورم حضور مردم در صحنه بورس است. در بورس اگر حضور پیدا کنند هم صاحب سهام می‌شوند و هم اگر لازم باشد سهامشان را می‌توانند اضافه کنند، می‌توانند بفروشند، پس هم نقدینگی جمع می شود.

سوم اینکه بنگاه‌های دولتی شفاف می‌شود؛ برای ما خیلی مهم است که شستا شفاف باشد؛ سهام دیگر شرکت‌های دولتی در بورس بیاید، شفاف بشود و همه ببینند؛ مبارزه با فساد  و رانت در سایه شفافیت است و ما این راه را ادامه می‌دهیم و ان شاءالله تا پایان سال مردم خواهند دید قدم‌های مهمی را در این راه برمی‌داریم.

نکته بعدی که باید روی آن تاکید کنم، مساله سهام عدالت است؛ می‌دانید که حدود 50 میلیون نفر صاحب سهام عدالت هستند؛ حالا در کشور 23 یا 24 میلیون خانواده داریم و در هر خانواده‌ای به طور متوسط یک یا دو نفر یا سه نفر صاحبان سهام عدالت هستند و مالکیت این سهام عدالت متعلق به مردم بوده است؛ از سال 84 این بحث‌ها انجام گرفت و تصویب شد و مقام معظم رهبری موافقت کردند؛ در مجمع تشخیص مصلحت نظام بحث و آیین‌نامه‌ها نوشته شد؛ اما خیلی روشن نبود ورقه‌ای که در اختیار مردم به عنوان سهام عدالت بود، یعنی چه؟ مالک چه هست و نیست! مالک هست؟ اصلا نیست!‌ می‌بایست به تدریج از سود سهام به عنوان پرداختی اینها محاسبه می‌شد تا اینها صاحب سهام می‌شدند، مالک که نبودند، ورقه داشتند.

در دولت یازدهم همه تلاش‌ها انجام گرفت که مردم مالک این سهام شوند و این کار را بحمدالله دولت یازدهم انجام داد که کار بسیار عظیم و بزرگی بود؛ مردم احساس کردند مالک هستند؛ یک حساب و کتاب و سایت و سامانه‌ای دارد؛ سود هم به موقع به مردم پرداخت شد و دولت در سه نوبت سود این سهام را به مردم پرداخت کرد.

الان زمانی شده که این سهام در اختیار خودِ مردم قرار بگیرد؛ تاکنون نیابتی انجام می‌دادیم و مردم صاحب سهامی بودند و شرکت‌هایی بودند که کار می‌کردند و وزارت اقتصاد و دارایی و بخش خصوصی‌سازی هم یک نوع نظارتی انجام می‌دادند؛ از امروز به بعد با اجازه مقام معظم رهبری که درخواست شد از ایشان و ایشان در این مقطع حساس موافقت فرمودند، مردم صاحب و مالک سهام هستند.

مردم دو گونه می‌توانند عمل کنند؛ من از وزارت اقتصاد و دارایی و مسوولین بورس که در این چند روز زحمت کشیدند و دارند زحمت می‌کشند، خواهش می‌کنم با یک زبان بسیار ساده‌ای برای مردم توضیح دهند تا همه مردم ایران و همه آنهایی که صاحب این سهام هستند ؛یعنی آن 50 میلیون نفر که حدود 15 میلیون نفرشان از افراد روستایی هستند، بدانند؛ میلیون‌ها نفر از اینها بازنشسته‌ها هستند؛ عده زیادی عشایر هستند؛ عده‌ای از اینها آنهایی هستند که تحت حمایت کمیته امداد می‌باشند.

افراد مختلف از خادم یک مسجد و حسینیه گرفته تا افراد مختلف در جامعه، افرادی که یک تاکسی در اختیار دارد و تاکسیران است تا کارگران فصلی ساختمان هستند؛ تمام افراد؛ یک قالیباف تا یک فعال قرآنی تا آنهایی که مددجو هستند، همه داخل این 50 میلیون نفر هستند.

این50 میلیون نفر باید بدانند دو راه دارند؛ اگر می‌خواهند سهام خود را بفروشند و امروز به پول برسند؛ می‌توانند اعلام کنند که ما سهام خود را می‌خواهیم بفروشیم؛ سازوکار آن به راحتی تهیه می‌شود که چگونه این سهام فروش رود و چه روزی فروش رود و پول هم به حساب آنها ریخته شود.

زمانی یک عده می‌گویند ما الان نیاز به پول نداریم و می‌خواهیم این سهام ما باشد و سالانه سود آن را بگیریم، در آینده هم اگر لازم بود می‌فروشیم؛  این دو موضوع ، دو شکل بیشتر ندارد و به راحتی این را برای مردم حل کنیم و بگوییم هر کدام از شما می‌خواهید سهام خود را بفروشید، بنویسید من خواهان فروش هستم و کسی که نمی‌خواهد بگوید من خواهان فروش نیستم.

آنهایی که خواهان فروش نیستند که سود سالانه خود را دریافت کنند در اختیار آنها هست، آنهایی که خواهان فروش هستند سازوکار فوری برای آنها مشخص شود برای اینکه این سهام شان در بورس فروش رود و این پول در اختیار آنها قرار گیرد، حال هر سهم و مقداری وابسته به آن روزی است که در بورس فروخته می‌شود.

بگذاریم در این شرایط که شرایط سختی برای مردم هست به هر حال روزهای سختی است، هم ما دو سال تحریم داشتیم تحریم سخت پشت سر هم داشتیم هم موضوع کرونا آمد زندگی مردم، برخی از شغل‌ها، کسب‌ها، ده رسته‌، یازده رسته کاری را دچار مشکل کرد الان این کمکی برای آنها است حال هر مقدار که می‌شود یک خانواده ممکن است دو سهم داشته باشد، یک خانواده ممکن است سه سهم داشته باشد، یک خانواده ممکن است یک سهم داشته باشد. می تواند امروز یک کمکی برای اینها باشد.

خواهش می‌کنم وزارت اقتصاد و شورای بورس ما خیلی روان و ساده با یک شکل کاملا روشن به این 50 میلیون نفر خطاب کنند و بگویند عزیزان شما صاحبان این سهام هستید اگر دلتان می‌خواهد بفروشید و نیاز به پول دارید حال هر ترتیبی می‌خواهند بدهند به نظر من با یک اس.ام.اس حله. می‌تواند بزند من می‌خواهم بفروشم و تمام شد، اگر هم می‌خواهد نگهدارد بگوید من مایل به فروش نیستم تمام شد یک آره یا نه هست و تمام می‌شود. بعد آنهایی که می‌خواهند بفروشند سازوکار آن را برایشان مشخص کنیم اشکال مختلف می‌شود الان نمی‌خواهم توضیح دهم، خودِ دوستان بنشینند برای مردم ترتیب و توضیح دهند این کار خیلی ساده است برای اینکه این سهام در بورس فروخته شود و پول آن هم به حساب آن افراد واریز شود.

خواهش می‌کنم در کوتاه‌ترین زمان ممکن، حال تا آخر ماه رمضان، بعد از ماه رمضان ، 10روز بعد از ماه رمضان، هر چه که شد به هر حال در زمان کوتاهی چون امروز نیاز دارند بعضی از خانواده‌های ما به خاطر فشار نیاز دارند، حالا شما مثلا دو سال دیگر ممکن است نیاز نداشته باشند، ممکن است اصلا شرایط ، ما از این فشارهای اقتصادی عبور کردیم انشاءالله شرایط هم طوری شد که نیازش به اندازه امروز نیست ولی امروز یک نیاز خاصی دارد ما همه کمک کنیم که این کار انجام بگیرد.

و آخرین نکته من راجع به پول ملی است. داستان زیبایی در کشور ما داشتیم، داستان عجیب غریبی، سالیان دراز بود یک پول ملی داشتیم روی نوشتار و کتابت و یک پول ملی داشتیم در گفتار و زبان، وقتی با هم صحبت می‌کردیم می‌گفتیم این کیلویی چند؟ می‌گفت کیلویی 7 تومن، وقتی می‌رفتیم بانک می‌گفتیم من پول می‌خواهم می‌گفت 7 هزار ریال ، 70هزار ریال می‌خواهی؟ بعد او فکر می‌کرد می‌گفت 70 هزار ریال یعنی 7 هزار تومان؟ بانکی دوباره از او می‌پرسد که تو 7هزار تومان می‌خواهی، دومرتبه می‌آورد روی کاغذ، آخر هم اشتباه می‌کردند، هم این و هم او اشتباه می‌کرد. بسیاری از اشتباهات حساب در بانک به خاطر همین ریال‌، تومان است. هم مردم اشتباه می‌کنند هم کارمند بانک اشتباه می‌کند.

خودِ‌ مسوولین، می‌خواهیم برای مردم بگوییم که مثلا این چقدر خرج شده این پروژه، وقتی روی کاغذ می‌خوانیم نوشته مثلا 700 میلیارد ریال، بعد می‌بینیم 700 میلیارد ریال یعنی چه؟ می‌گوییم مردم مقصود 70 میلیارد تومان است. این چه جور حساب و کتابی است؟ این چه واحد پول ملی است؟ که یک مفسر باید همیشه بغل دست او باشد، این مجمل است که همیشه مفسر می‌خواهد. یک پول ملی داشتیم که هیچ وقت در عمل آن را نمی‌دیدیم پول ملی ما ریال است، ریال کجا بود؟ قدیم که بچه بودیم یک سکه یک ریالی بود که الان آن هم نیست. ریال نیست واحد پول ملی ما ریال است و اصلا حضور ندارد، در زندگی مردم اصلا حضور ندارد.

برای اینکه ما ذهن مردم را از یک محاسبه بیخودی خلاص کنیم، یک بخشی از وقت مردم سرِ این تومن و ریال تلف می‌شود. بعضی در روزنامه می‌نویسند که آیا آثار تورمی دارد؟ آیا آثار در رشد اقتصادی؟ من خودم که مصرّ بودم این لایحه به مجلس داده شود و از مجلس تشکر می‌کنم که این لایحه را تصویب کرد می‌خواستم مردم در زندگی راحت شوند، نوشته و گفتارشان یک جور باشد ده گونه در ذهن خود محاسبه نکنند، آن که مردم در عمل قبول دارند تومان است، تمام معاملات مغازه‌ها هم که بروید از آن دستفروش تا آن فروشگاه بزرگ با تومان معامله می‌کند. تا وقتی می‌خواهی بنویسی یک جای رسمی باز می‌شود ریال یعنی دولت خودش را از مردم جدا کرده بود، مردم با تومان حرف می‌زدند، دولت با ریال می‌نوشت. باز دولت هم می‌خواست حرف بزند با تومان حرف می‌زد.

پس این یک مشکل فرهنگی- اجتماعی را حل کردیم. تسهیل کردیم در محاسبات در ذهن مردم، در محاسبات در آنچه که محاسبات عمومی بانکها یا موسسات ما هست. رقم را هم کوچک کردیم که دائم صفر، صفر، صفر بغل هم اصلا در کاغذ جا نمی‌گرفت اینقدر صفر بغل هم بود و شما می‌دانید که تعداد زیادی از کشورهای دنیا این کار را کردند بعضی‌ها آمدند البته بعضی‌ها فقط صفر را کم کردند اسم واحد پول ملی را عوض نکردند، بعضی‌ها اسم پول واحد ملی را عوض کردند مثلا کشورهای آسیای مرکزی بعد از استقلال از شوروی سابق همه یک واحد پول جدید را برای خود درست کردند. بعضی‌ها واحد پول جدید درست کردند، بعضی ها صفر برداشتند مثلا یک وقت ترکیه چند تا صفر پول خود را برداشت. کشورهایی بودند 12 صفر در یک روز برداشتند، بعضی‌ها 6 تا صفر را برداشتند، بعضی‌ها 4 صفر برداشتند. ما هم جزو آنهایی هستیم که می‌خواهیم هم واحد پول ملی ما واحد پولی  باشد که ملت ما در زبان همیشه می‌گفتند، مردم یک تومن داشتند، یک قران داشتند، یا با قران حرف می‌زدند یا با تومن حرف می‌زدند ما هم می‌خواهیم الان به همین صورت دربیاید.

بنابراین فکر می‌کنم یک کار خیری است؛ البته از لحاظ وجهه بین‌‌المللی هم خیلی بهتر است وقتی می‌خواهیم واحد پول ملی خود را با واحد پول اروپا، مثلا یورو، مقایسه کنیم یک وقتی‌ می‌گوییم این یورو 170هزار ریال است ، یک وقتی می‌گوییم این یورو 17 تومان است؛ یعنی چهار تا صفر این 170هزار را برمی‌داریم و 17 تومان می‌شود؛ هم گفتن آن راحت است؛ هم زیباتر و قشنگ‌تر است و هم محاسبه آن آسان‌تر و با ذهن مردم کاملا منطبق است.

پس از لحاظ محاسبه با پول‌های دیگر هم این کار که انجام گرفته به نفع ماست و به نظر من یک کار مبارک و خوبی است که در کشور ما انجام شده است.

فکر نمی‌کنم و بعید می‌دانم از لحاظ رشد اقتصادی و تورم و این چیزها خیلی تاثیری داشته باشد؛ حذف صفرها بیشتر سهولت حسابگری و زیباتر شدن پول ملی در برابر پول‌های خارجی است و اینکه مردم نباید هر روز در ذهن خود یک محاسبه اضافه انجام دهند؛ گفتار و نوشتار مردم یکی می‌شود.

ان شاءالله این هم برای مردم مبارک باشد و بتوانیم در این ماه پرخیر و برکت از امام مجتبی (ع)، امیرالمومنین(صلوات‌الله علیه)، شبهای قدر و قرآن که در این ماه انس با قرآن بیشتر است؛ بیشترین بهره و استفاده را ببریم و روز به روز ایران ما سرافرازتر باشد.

والسلام علیکم و رحمت‌الله و برکاته